فرمان رييس
سيزدهم تير 87
در تاريخ 8 خرداد 1325 هنگاميکه عليرضا رئيس سرگرم ساختن نارنجکی بود ، ناگهان مواد منفجره ، حادثه خونينی آفريد . با انفجار باروت بدن عليرضا رئيس تکه تکه شد .
و نام اولين شهيد نهضت پان ايرانيسم در تاريخ جاودانه گشت .
عليرضا همراه با بيژن فروهر و داريوش همايون و دهها تن ديگر در شاخه نظامی انجمن فعاليت می کرد . در آن هنگام ليست سياه۳۰۰ صد نفره يي شامل بيگانه پرستان و سر سپردگان بيگانه توسط انجمن تهيه شده بود و قرار بود نارنجک ها عليه آنان استفاده شود .
پس از شهادت عليرضا رئيس متنی توسط محسن پزشکپور نوشته شد که به فرمان رئيس مشهور است . اهميت اين متن در اين است که در آن برای اولين بار از نام پان ايرانيسم برای شناساندن جنبش و انجمن استفاده شده .
البته اصطلاح پان ايرانيسم پيشين توسط دکتر محمود افشار در ماهنامه ی آينده در معنای صرفاً فرهنگی آن بکار رفته بود . ولی محسن پزشکپور با غنی سازی اين واژه ، پان ايرانيسم را در معنای سياسی ـ فرهنگی و اجتماعی و حتی جغرافيايي آن مصطلح ساخت .
گفتنی است جنبش پان ايرانيسم تا کنون سه مرحله مهم را پشت سرنهاده است :
1. مرحله نهضت . از سال 1320 تا 1326 . در اين مرحله محسن پزشکپور و محمدرضا عاملی تهرانی به پايه گذاری جنبش پرداختند . و سپس افرادی چون عاليخانی ، بيژن فروهر ، داريوش همايون ، جواد تقی زاده تبريزی و ... به آن پيوستند .
2. مرحله مکتب . که به صورت جلوه تشکيلاتی پان ايرانيسم از 15 شهريور 1326 تا 1330 به کوشش پرداخت . در اين وهله افرادی چون : خداد فرمانفرمائيان ، هاراطونيان ، نستور ولاديکا ، باقر عاليخانی و صدها تن ديگر به مکتب پيوستند .
3. مرحله حزبی . از دی ماه 1330 تا اکنون : که حزب پان ايرانيست بر بنياد مکتب پان ايرانيسم جهت تلاش برای يگانگی سرزمين های ايرانی و تربيت نيروهای اداره کننده کشور شکل گرفت .
≠
فرمان رئیس
ما بنیاد گذاران انجمن که نخستین پایه های ایران پرستی را بر روی شانه های خود برپا کردیم،امروز و در این ساعت به خاطر آنکه انجمن مقدس خود را وارد یک راه تغییر ناپذیر و به سوی یک هدف مقدس جاوید رهسپار سازیم و به خاطر آنکه هرگز نگذاریم این شعله های آتش وطن پرستی که امروز از قلوب ما زبانه می کشد خاموش گردد و به خاطر آنکه آرزو و ایده مشترکی را که همگی در قلب داریم تقدیم جامعه ایرانی و مبنای تعلیمات و فلسفه و کلیه عقاید انجمن خویش سازیم،می گوییم «پان ایرانیزم»آن آرزوی مقدس است که بر قلوب جملگی حکومت می کند.
اکنون به خدای خود وبه شرافت انجمن خود و به خون نخستین شهید و سرباز فداکار انجمن «علیرضا رئیس»سوگند یاد می کنیم که برای همیشه و تا ابد جز پان ایرانیزم برای خود هدف و آرزویی تخصیص ندهیم و ایران را جز به سوی این آینده درخشان و دوست داشتنی نرانیم.
ای آیندگان ای کسانی که روزی زمام امور انجمن کنونی ما را در دست می گیرید،مردم مبارز! کسانی که برای عظمت ایران به سازمان مقدس ما می پیوندید،زمامداران!ای افرادی که بر فرزندان داریوش و سیروس حکومت می کنید،ای خواننده عزیز،شاید وقتی که این سطور را می خوانی اجساد ما خاک شده باشد.شاید که مکان ما کنج زندان باشد و شاید به جرم وطن دوستی آواره کوه و دشت باشیم یا قلوب ما را که کانون آتش ایرانپرستی است تیرهای جانگداز دشمنان میهن سوراخ سوراخ نموده باشد.اما،از تو می خواهیم و به تو می گوییم و تو را به اهورامزدا خدای بزرگ ایران سوگند می دهیم که به پاس احترام روح شهدای ایران و به یاد بنیانگذاران انجمن و به خاطرعظمت ایران و برای همیشه نیزتو یک آرمان داشته باشی و معتقد به این عقیده گردی:«پان ایرانیزم»
شاید این آرزو در زمان ما و در دوره تو به حقیقت نپیوندد.اما،باشد.تو موظفی ذره ای از این اخگر را که در سینه داری در قلوب دیگران و آیندگان وارد کنی تا سینه به سینه بگردد و خاموش نشود.مطمئن باش روزی می رسد که این آتش پلیدی ها را بسوزاند و جز پاکی چیزی بر جای نگذارد.تا آن روز،این وصیت ماست:
«شما هاله سیاه را از دور پرچم ایران برنگیرید.این هاله،نشانه عزاداری و ماتم ما است تا وقتی که به هدف مقدس خود نرسیده اید ، تا زمانی که عظمت ایران را اعاده ننموده اید،شما را به ناموس وطن سوگند این هاله را برنگیرید و نعره کشان بگویید: به پیش برای محو این هاله «سیاه» به پیش برای آن روز تاریخی و مقدس،آن روز سعادت بار فرح بخش،آن روز برای نخستین بار پرچم سه رنگ ما بدون هاله سیاه در دست جوانان فداکار ایران و سربازان غیور انجمن در اهتزاز خواهد بود.»
هموطنان،درود بر شما و شهدای ایران،درود بر قهرمان پیشاهنگ و شهید راه آزادی ایران علیرضا رئیس.
ایران را به شما می سپاریم و شما را به اهورامزدا.