جدایی بحرین از مام میهن؛ یکی داستان است پر آب چشم …
دهم اردیبهشت ۱۳۸۷ تظاهرات حزب پان ایرانیست روبروی سفارت امارات عربی همراه با شعارهایی در باره بحرین
برای آگاهی درباره چگونگی جدایی بحرین از ایران می توانید کتاب “تاریخ تجزیه ایران دفتر دوم تجزیه بحرین” نوشته دکتر هوشنگ طالع را بخوانید . ایشان عضو فراکسون پارلمانی حزب پان ایرانیست در دوره ۲۲ شورای ملی بود.
در صفحاتی از این کتاب آمده است:
« روز چهاردهم دی ماه ۱۳۴۷ (۴ ژانویه ۱۹۶۹)، محمدرضا شاه پهلوی در پاسخ خبرنگاران در شهر دهلینو (پایتخت هند) در مورد بحرین، بر خلاف انتظار همگان اظهار داشت: “ایران پیوسته به این سیاست خود دلبستگی داشته که هرگز برای به دست آوردن اراضی و امتیازات ارضی علیرغم تمایل مردم آن سامان به زورمتوسل نشود. من میخواهم بگویم اگر مردم بحرین مایل نباشند به کشور ما ملحق شوند، ما هرگز به زورمتوسل نخواهیم شد، زیرا این خلاف اصول سیاست دولت ماست که برای گرفتن این سرزمین به زور متوسلشود… گرفتن و حفظ کردن سرزمینی که مردم آن با شما ضدیت داشته باشند، چه فایدهای خواهد داشت؟ قبل از هر چیز این عمل اشغال محسوب میشود. در هر اشغالی شما باید مراقب سلامت و امنیت نیروهای اشغالگر خود باشید و در تمام اوقات سربازان شما باید در خیابانها پاس بدهند و پیوسته در معرض خطر گلوله، نارنجک و این قبیل مخاطرات باشند. سیاست و فلسفهی ما این است که با اشغال و گرفتن سرزمینهای دیگراز طریق زور مخالف باشیم…”
این گفتهها، زمانی اظهار میگردید که چندی پیش از آن بر پایهی تصویبنامهی هیأت وزیران، گلهجزیرهی بحرین به عنوان “استان چهاردهم” شناخته شده و وزارت امور خارجه، کتاب “بحرین از دورانهخامنشیان تا زمان حال” را منتشر کرده بود. در کتاب مزبور با استناد به مدارک تاریخی، بر جداییناپذیر بودنبحرین از ایران از عهد باستان تاکنون به روشنی اشاره گردیده بود. به دنبال اظهارات محمدرضا شاه در دهلینو، کمیسیون محرمانهای در وزارت امور خارجه با شرکتنخستوزیر و …، برای حل مسألهی بحرین در راستای، گفتهها و نظرات مزبور تشکیل گردید.
محمدرضا شاه، روز بیستم بهمن ماه ۱۳۴۸، یعنی یک سال و ۳۶ روز پس از مصاحبه مطبوعاتی دردهلینو، به اسداللهعلم وزیر دربار خود میگوید: “… بین خودمان باشد… به نظر تو در ادامهی حل مسألهیبحرین، آیا ما به مملکتمان خیانت میکنیم؟ یا آیا آن طور که بسیار کسان در اقصی نقاط جهان گفتهاند، درمرز به دست آوردن موفقیت بزرگی هستیم و منطقه را از درگیریهای بیهوده و کمونیسم ، نجاتمیدهیم؟” در پاسخ علم میگوید: “این که بگوییم بحرین بنابر حقوق قانونی از آن ماست، ما را به جایینمیرساند. اگر آن را با زور بگیریم، همیشه باری بر دوشمان خواهد بود و موردی برای اختلاف دایمی با عربها میشود. از آن گذشته، بسیار گران هم خواهد بود، زیرا منابع نفتی بحرین در حال خشک شدناست…” آیا به واقع آنان در آن لحظات، به چه میاندیشیدند؟ آن کسانی که در “اقصی نقاط جهان” آنان راتشویق به تن در دادن به جدایی بحرین میکردند، چه کسانی بودند؟ مسالهی خطر کمونیسم، چه ارتباطی بهتجزیهی بحرین داشت؟ آنان، چگونه در نیافتند که این کارشان خیانت است؟ چرا امیر اسدالله علم، به وی تذکرنداد که این کار “خیانت” است؟» (۲۸)
بر پایه اسناد موجود هویدا و شاه نگران مخالفت حزب پان ایرانیست با موضوع گزارش بحرین در مجلس شورای ملی بودند و با توجه به پیشینه پان ایرانیست ها در طرح شعار حق حاکمیت مطلق و بی چون چرای ایران بر بحرین این تصور در رژیم حاکم و دولت وجود داشت که حزب پان ایرانیست به راحتی در برابر این طرح خائنانه سر تسلیم فرود نیاورد.
«…به همین دلیل از ماههای پایانی سال ۱۳۴۸ در برخی از استان ها و شهرهای مختلف کشور مقامات دولتی و نیز حزب ایران نوین رقبای کوچک خود در حزب پان ایرانیست را زیر فشار قرار دادند و پان ایرانیست ها مستقیم و غیر مستقیم دچار محدودیت هایی شدند که نشان می داد دولت و حاکمیت می خواهند در آستانه تجزیه بحرین در مجلس، حزب پان ایرانیست برای اعتراض و انتقاد احتمالی نسبت به توطئه فوق از ابتکار عمل چندانی برخوردار نباشد.» (۲۹)
پیش از طرح مسأله بحرین در مجلس شورای ملی برای راضی نمودن و یا ساکت کردن پان ایرانیست ها برنامه ریزی ها و دسیسه هایی انجام شد که برای نمونه محسن پزشکپور به یکی از مهمترین آنها اشاره میکند:
«در اواخر سال ۱۳۴۸ عده ای در جلسه ای در منزل هویدا حضور داشتند تا افکار خود را درباره بحرین یکپارچه کنند، خلعتبری معاون وزیر امور خارجه، مهندس ارفع رییس فراکسیون حزب ایران نوین، مطیع الدوله حجازی نویسنده، ناصر یگانه ماسون و وزیر مشاور در امور پارلمانی و پرفسور عدل رییس فراکسون حزب مردم در سنا؛ که در آن جلسه هویدا به من می گوید اگر موافقت نکنید یک انتحار سیاسی است و من در جواب او گفتم :حاکمیت ملی قابل تجزیه نیست مگر مملکت شرکت سهامی است که برخی از سهام آن سود داشته باشند و برخی سود نداشته باشند. ضمن آنکه عمل ما یک شهادت سیاسی است نه یک انتحار سیاسی!» (۳۰)
سالها بعد از این گفتگو، سند این جریان توسط مرکز بررسی اسناد تاریخی چاپ شد:
« طبق دستور آقای هویدا نخست وزیر که به وسیله آقای عبداله ریاضی رییس مجلس شورای ملی به سه نفر از لیدر های فراکسیون پارلمانی مجلس شورای ملی به اسامی آقای مهندس ارفع لیدر فراکسیون حزب ایران نوین(اکثریت)، محسن پزشکپور لیدر فراکسیون پارلمانی حزب پان ایرانیست(اقلیت) و هلاکو رامبد لیدر فراکسون پارلمانی حزب مردم(اقلیت) ابلاغ گردیده از سه نفر افراد مذبور خواسته شده که جهت مذاکره در امر بخصوصی ساعت ۱۶ روز پنجشنبه ۶/۱/۱۳۴۹ در منزل شخصی آقای نخست وزیر مشارالیه را ملاقات نمایند. توضیح منبع – این ملاقات در راس ساعت ۱۶ روز مزبور در منزل آقای نخست وزیر صورت گرفته لیکن از نحوه مذاکرات نامبردگان که به طور کاملا خصوصی بوده است هیچ گونه اطلاعی در دست نیست.» (۳۱)
همچنین این سند در کتاب “حزب پان ایرانیست ۱۳۸۸-۱۳۳۰” نوشته مظفر شاهدی که سال ۱۳۸۹ توسط موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی منتشر شده است در دسترس است. (۳۲)
*****
روزهای سرنوشت ساز بحرین در مجلس شورای ملی
۱- در تاریخ ۹/۱/۱۳۴۹ اردشیر زاهدی گزارش دولت درباره دلایل جدایی بحرین را در صحن مجلس خواند و همان روز رییس گروه پارلمانی پان ایرانیست محسن پزشکپور آن نطق تاریخی را در مخالفت با جدایی بحرین و استیضاح دولت هویدا بیان کرد (۳۳) که فیلم این سخنرانی در اینترنت در دسترس همگان قرار دارد. (۳۴)
دکتر طالع درباره متن این سخنرانی در پاسخ به ناصر انقطاع می گوید به “دلایل بسیار” از سال ۱۳۶۵ هیچ گونه همکاری تشکیلاتی و هم سویی سیاسی با محسن پزشکپور ندارد. و آقای محسن پزشکپور در جریان تهیه خطابه ی گروه پارلمانی پان ایرانیست نقش اساسی نداشته است. بلکه ایشان تنها خطابه گروه مزبور درباره بحرین را از پشت تریبون خوانده و در تهیه و تنظیم آن دارای نقش راهبردی نبودند. دکتر طالع ادعا دارد که متن آن سخنرانی به وسیلهی ایشان و زنده یاد دکتر محمدرضا عاملی تهرانی، آماده گردید و سپس با توجه به نظر دیگر اعضای گروه پارلمانی، از سوی دکترعاملی تلفیق شد و خطابه تلفیقی، توسط محسن پزشکپور خوانده شد. (۳۵)
البته در این مورد جای تردید وجود دارد، چرا که دکتر طالع تا پیش از سال ۱۳۶۵ که به “دلایل بسیار” از محسن پزشکپور و حزب پان ایرانیست جدا شد چنین ادعایی نداشتند و اگر چنین بود در اعلامیه حزب پان ایرانیست در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ (پاسخ شورای معاونین رهبر حزب پان ایرانیست به سخنان آقای صادق طباطبایی معاون سیاسی وزیر کشور درباره جریان جدایی بحرین) که خود دکتر طالع جزو یکی از ۵ تن امضا کنندگان آن بود، به این موضوع می پرداخت.(۳۶)
نکته مهم دیگر این است که در آن سالها با تایید کنگره چهارم حزب پان ایرانیست اختیارات کمیته عالی رهبری و سیستم اداره تشکیلات به رهبر حزب محسن پزشکپور داده شد (۳۷) و این اختیارات در کنگره پنجم (۳۸) و کنگره فوق العاده ششم سال ۱۳۵۰ (۳۹) نیز از سوی اعضای حزب دوباره تایید گردید.
اگر دکتر طالع امروز همچنان اذعان دارد که در آن زمان رهبر همه کاره حزب پان ایرانیست بود و یکی از دلایل جدایی ایشان از حزب پان ایرانیست ها به رهبری محسن پزشکپور در دهه ۶۰ نیز اعتراض به همین موضوع بوده است مطمئنا در جریان جدایی بحرین نیز نقش رهبر حزب یعنی محسن پزشکپور باید بیش از همه باشد. از سوی دیگر باور پذیر نیست در موضوعی به این مهمی که با سرنوشت حزب پان ایرانیست گره خورده است رهبر حزب و رییس فراکسیون پارلمانی آنگونه که دکتر طالع میفرمایند در تهیه این متن نقش اساسی و راهبردی نداشته باشد! و تهیه آنرا به دکتر طالع که در آن زمان پس از محسن پزشکپور(به عنوان شخص نخست حزب)، دکتر عاملی تهرانی و دکتر صدر (به عنوان قائم مقام اول و دوم) در جایگاه پایین تری از نظر سلسله مراتب حزبی قرار داشت، واگذار نماید.
دکتر عاملی تهرانی (تا زمان اعدام در سال ۱۳۵۸) دکتر فریور و دیگر پیشکسوتان پان ایرانیست هم تاکنون چنین چیزی را بیان نکرده اند. در هیچ یک از کتابهای منتشر شده درباره حزب پان ایرانیست و اسناد موجود نیز هیچ موردی دال بر تایید سخنان دکتر طالع نمی بینیم. محسن پزشکپور همواره بیان کرده که خودش متن سخنرانی در صحن مجلس شورای ملی را نوشته است:
«…برای اولین بار بود که من نطقی را در مجلس متنش را نوشتم. من متن دو نطق را در مجلس نوشتم. معمولا شاید بد صحبت نمیکنم یا اینکه بهرحال از عهده بیان مطالب برمیآیم بنابر این معمول هم نبوده که هیچوقت متن نطق را بنویسم. اما در دو مورد نوشتم یکی در مورد جلسه بحرین بود یکی هم در مورد مخالفت با دولت بختیار.» (۴۰)
اعضای پارلمانی پان ایرانیست ساعت ۶ صبح روزی که قرار بود در مجلس گزارش بحرین خوانده شود در خانه دکتر صدر جمع می شوند. محسن پزشکپور در ادامه گفتگو می گوید:
«… متن نطق خوانده شد نظراتی داشتند داده شد همانجا و متن استیضاح را هم تهیه کرده بودم که همانجا خواندم هر کس با خط خودش نسخه ای نوشت. متن استیضاح به امضای هر پنج نماینده ی پان ایرانیست رسید.»(۴۱)
بنابر این سخن ناصر انقطاع به نقل از ایرج پزشکزاد سراسر بدون سند و مدرک و بی پایه است و به نظر می رسد دکتر طالع پس از گذشت نزدیک به ۴۰ سال از جریان بحرین بخش های مهمی از این تراژدی جدایی که مربوط به نوشته شدن آن متن استیضاح است را فراموش کرده باشد، چون با بررسی بیشتر در این زمینه سند زیر را می بینیم :
«… دکتر صدر اضافه کرد صبح روز ۹/۱/۱۳۴۹ قبل از عزیمت به مجلس اعضای فراکسیون حزب پان ایرانیست در منزل اینجانب جمع شدند و ملاحضه شد که آقای پزشکپور متن نطق و متن استیضاح از دولت را تهیه کرده و گفته است ما بررسی و به این نتیجه رسیدیم که سکوت جایز نیست و حزب باید دکترین و سیاست دیرینه خود را در مورد بحرین تعقیب و عکس العمل شدید نشان دهد و چون دکتر عاملی و دکتر طالع نیز جداً جانبداری کردند من نتوانستم مخالفت کنم و …. » (۴۲)
محسن پزشکپور در گفتگو با کیهان هوایی در سال ۱۳۷۱ از زبان یکی از نزدیکان شاه این جمله را بیان می کند:
«روز نهم فروردین که استیضاح دولت مطرح شده بود من به نزد شاه رفتم که نامه ها و تلکراف ها را ببرم. دیدم به شدت عصبانی هستند،علت را پرسیدم. گفتند از برنامه ی امروز مجلس و استیضاح دولت توسط حزب پان ایرانیست ناراحتند.» (۴۳)
این نکته که محسن پزشکپور در گفتگو با کیهان هوایی بیان کرد در کتاب یادداشت های امیر اسداله علم بیان شده است:
« حال شاهنشاه خوش نبود. معلوم شد در مجلس وقتی وزیر خارجه جریان کار بحرین را داده است پزشکپور، لیدر حزب پان ایرانیست، برخلاف انتظار بیش از حد آن چه لازم بود، حمله به دولت کرده و حتی دولت را استیضاح کرده است، عرض کردم چه مانع دارد؟ چه بهتر که صدای اقلیت اینجوری هم باشد. شاهنشاه تصدیق فرموند. عرض کردم اجازه فرمایند تمام هم منتشر بشود.» (۴۴)
آنگونه که آشکار است شاه هم از متن این نطق خبر نداشته و به همین دلیل استیضاح دولت به دست پان ایرانیست ها را به نوعی مخالفت باخواست و تصمیم خود میدانست! در بخشنامه ای خطاب به «”کلیه ساواک ها” که در نوزدهم فروردین ماه ۱۳۴۳ ارسال شده است می خوانیم:
« از طرف محسن پزشکپور به کلیه شعب حزب پان ایرانیست در شهرستان ها دستور داده شده به منظور اعتراض به تصمیم دولت در مورد بحرین تلگراف و یا طومارهای در این زمینه تهیه و به مرکز مخابره یا ارسال نمایند. لذا ترتیبی اتخاذ شود که به نحو مقتضی از مخابره تلگراف و یا ارسال هرگونه نامه یا طومار از جانب عناصر حزب مذکور به مرکز شدیداً جلوگیری فرموده چنانچه تلگراف یا طوماری به مرکز مخابره و یا ارسال شود، رییس ساواک مربوطه مسئول خواهد بود-مدیر کل اداره سوم – مقدم » (۴۵)
بلافاصله پس پایان جلسه مجلس شورای ملی، تگلرافی از طرف وزارت اطلاعات و امنیت کشور به همه نشریات کشور فرستاده شد و در آن اعلام گردید هیچ نشریه ای حق چاپ سخنان محسن پزشکپور را ندارند. دستور عدم چاپ سخنان وی بعدها در نشریات دیگر هم بازتاب یافت.(۴۶) خود محسن پزشکپور درباره این جریان می گوید:
«به روز چهاردهم فروردین گویا بود ما مصمم بودیم یک شماره فوق العاده بدهیم از خاک و خون ، شماره فوق العاده ای که حاوی متن استیضاح باشد و متن صحبت من و چند مورد دیگر مربوط به همین مسئله که در آنجا ریختند به چاپخانه و نسخه های چاپ شده روزنامه را برداشتند گرفتند و عملاً بدون اینکه اعلام کنند دیگر مانع از انتشار خاک و خون شدند. . و به کلیه چاپخانه های ایران هم نوشتند که [از] انتشار خاک و خون دیگر می بایستی خود داری بکنند و کارکنان و آن عده ای را هم که مشغول تنظیم صفحات روزنامه بودند و مقالات روزنامه را تنظیم می کردند بازداشت کردند که مدتها زندانی بودند .» (۴۷)
درباره مخالفت های حزب پان ایرانیست و محسن پزشکور پس از این جلسه شورای ملی اسناد بسیاری در کتابهای گوناگون و بویژه کتاب پان ایرانیست مظفر شاهدی بخش بحرین موجود است که برای نمونه به یک مورد اشاره می شود. متن گزارش ساواک در شانزدهم فروردین ۱۳۴۹ چنین است:
« محسن پزشکپور در حضور چند تن از بستگان خود در حالی که از تصمیمات اخیر دولت راجع به بحرین ناراحت و نگران بود اظهار داشت بحرین گوشه ای از خاک وطن ما می باشد نباید آنرا به آرا عمومی گذاردچون بحرین متعلق به ما می باشد و ما در این موردبا برنامه دولت مخالفت میکنیم هر چند که آقای هویدا نخست وزیر تلفنی به من اظهار داشتند که با این برنامه نباید مخالفت بکنی و شما هم مثل لیدر حزب مردم که مریض شده اند تمارض کنید ولی من به آقای هویدا گفتم هر وجب از خاک ایران با خون من بستگی دارد و تا آنجا که در قدرت من است با این برنامه مخالفت میکنم و این اصولا به پرستیژ حزب و ایمان افراد بستگی دارد.ما ادعای وحدت فلات ایران داریم چگونه با این برنامه که خطر شکست هم دارد موافق باشیم.» (۴۸)
در ادامه این کوشش ها از طرف محسن پزشکپور به کلیه شعب حزب پان ایرانیست در شهرستان ها دستور داده شد به منظور اعتراض به تصمیم دولت در مورد بحرین تلگراف یا طومارهایی تهیه و به مرکز مخابره کنند. ساواک نیز به کلیه ساواک ها بخشنامه ای فرستاد تا به نحو مقتضی از مخابره تلگراف یا هرگونه نامه یا طومار از جانب عناصر حزب مذکور شدیدا جلوگیری کنند در غیر اینصورت ساواک مربوطه مسئول خواهد بود. (۴۹)
اداره یکم ساواک نیز از مخابره تلگراف و ارسال نامه ها و طومارهایی به دفتر مخصوص شاهنشاه ، مجلسین شورای ملی و سنا و دفتر مرکزی حزب خبر داده و خواستار اقدامات لازم در این باره شده است. (۵۰)
اقدامات محسن پزشکپور و حزب پان ایرانیست تنها محدود به جلسه استیضاح هویدا در مجلس نبود که بتوان آنرا نمایشی خواند! پس از این سخنرانی محسن پزشکپور که توان هویدا و دولت و موافقین را زیاد می دید در تلاش بود با زنده یاد داریوش فروهر رهبر حزب ملت ایران رابطه برقرار کنند تا با هم اقدامات هماهنگی را برای جلوگیری از تجزیه بحرین انجام دهند.(۵۱) با توجه به اینکه حزب ملت ایران از احزاب مخالف حکومت پهلوی بود ساواک نسبت به این مسأله بسیار حساس گردید. این اسناد [گزارش اداره کل سوم ساواک به تاریخ ۲۶/۱/۱۳۴۹ درباره روابط دستجات جبهه ملی به ویژه روابط حزب ملت ایران و پان ایرانیست ها با یکدیگرو همچنین دیدگاه محسن پزشکپور درباره بحرین] گویای نگرانی محسن پزشکپور از جریان جدایی بحرین و ارتباط با داریوش فروهر رهبر حزب ملت ایران و حساسیت سازمان اطلاعات و امنیت کشور است.(۵۲) حزب ملت ایران در سال ۱۳۳۰ بر بنیاد مکتب پان ایرانیسم شکل گرفته بود اما به دلیل اختلاف در روش های مبارزات حزبی پس از ۲۸ مرداد ۳۲ از حزب پان ایرانیست فاصله گرفته بود اما در این زمان با توجه به آرمان مشترک هر دو حزب و رهبران آن محسن پزشکپور و داریوش فروهر و رشته های پیوند و دوستی این دو در زمان مکتب پان ایرانیسم و لزوم اتحاد در این برهه زمانی و برای این موضوع حساس باعث شد که حزب ملت ایران نیز همکاری های با حزب پان ایرانیست داشته در مخالفت با جدایی بحرین بیانیه ای منتشر و در سطح نه چندان گسترده ای (به دلیل اینکه این حزب در مقام اپوزیسیون حکومت قرار داشت و زیر فشار شدید ساواک بود) پخش نماید. (۵۳) پس از صدور بیانیه کمیته مرکزی حزب ملت ایران در مخالفت با جدایی بحرین، دفتر اروپایی این حزب در بیانیه ای از بازداشت داریوش فروهر و منوچهر احمدی یکی از وابستگان حزب ملت ایران خبر داد (۵۴)
۲- در تاریخ ۱/۲/۱۳۴۹ جلسه ۱۸۴ مجلس شورای ملی به طرح استیضاح حزب پان ایرانیست اختصاص داشت و در این روز دکتر عاملی تهرانی قائم مقام رهبر حزب پشت تریبون رفته و مجددا استدلالات و توضیحات فراکسیون پان ایرانیست را درباره استیضاح بیان کرد. پس از دکتر عاملی تهرانی امیر عباس هویدا به دفاع از خود در برابر استیضاح پرداخت. سپس هلاکو رامبد از حزب مردم و مهندس ارفع از حزب ایران نوین به عنوان موافقین رای اعتماد سخنانی را بیان نمودند. در پایان جلسه ۱۹۹ نفر به دولت راجع به سیاست اتخاذی درباره بحرین رای اعتماد داده و تنها ۴ نفر اعضای حزب پان ایرانیست دکتر محمدرضا عاملی تهرانی، دکترهوشنگ طالع، دکتر اسماعیل فریور و محسن پزشکپور به دولت رای کبود (منفی) دادند. (۵۵)
خبر رای اعتماد تمام نمایندگان مجلس باستثنای چهار نفر حزب پان ایرانیست و پاسخ تند هویدا به استیضاح حزب پان ایرانیست تیتر یک روزنامه اطلاعات بود. در کنار نام و آرم روزنامه بخشی از سخنان هویدا چاپ شده بود:
«نخست وزیر خطاب به پزشکپور گفت: افکار شما جز داعیه های خیالی و رویایی نیست و ضررهای فاحش آن به بشریت در سطح جهانی نیز به اثبات رسیده است.» (۵۶)
نشریه روشنفکر در یک گزارش به آنچه در جلسه شورای ملی گذشت، پرداخت و تیتر درشت آن سخن هویدا پاسخ در پاسخ به استیضاح گروه پارلمانی پان ایرانیست چنین بود:
« به بقای استعمار کمک نکنید.»[!!!] (۵۷)
۳- در تاریخ ۲۴ اردی بهشت ۱۳۴۹ آخرین جلسه در مورد مسأله بحرین برگزار شد. دکتر خلعتبری به نمایندگی از دولت گزارش داد، موافقان و مخالفان سخنرانی کرده از جمله محسن پزشکپور که سخنرانی مفصلی داشتند و در پایان اعلام مخالفت گروه پارلمانی پان ایرانیست را بیان کرد. در این جلسه آقایان خواجه نوری، هلاکو رامبد، امیرعباس هویدا و فضائلی نیز سخنانی را در توجیه عملکرد دولت بیان کردند و سپس رای گیری با ورقه انجام شد. مهندس ریاضی رییس مجلس نیز نتیجه رای گیری را خواند:
«…اقدامات دولت، مذکور در گزارش تقدیمی در مورد قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد راجع به بحرین با ۱۸۷ نفر رای موافق و ۴ رای مخالف تصویب شد.» (۵۸)
بدین ترتیب تنها ۴ نفر اعضای حزب پان ایرانیست دکتر عاملی تهرانی، دکتر فریور، دکتر طالع و محسن پزشکپور به جدایی بحرین رای منفی دادند. دکتر صدر نیز به دلیل رای موافق در عصر همان روز توسط محسن پزشکپور از حزب پان ایرانیست اخراج شد. (۵۹)
جریان این جلسه مجلس شورای ملی و سخنان محسن پزشکپور به عنوان مخالف و هویدا به عنوان نخست وزیر و برخی از نمایندگان موافق به طور کلی در برخی روزنامه ها از جمله کیهان (۶۰) و اطلاعات (۶۱) چاپ شد.بدین ترتیب بحرین با خیانت هیات حاکمه و مخالفت گروه پارلمانی پان ایرانیست از مام میهن جدا افتاد.
محسن پزشکپور رهبر حزب پان ایرانیست در جریان جدایی بحرین در یکی از نشست های حزب پان ایرانیست در سال ۱۳۴۹ در یک سخنرانی پاسخ شدید و تندی به سخنان نخست وزیر هویدا داد که در مجلس و برای تهدید عنوان کرد: آقای پزشکپور این آخرین ترانه توست! (۶۲)
حزب پان ایرانیست پس از استیضاح دولت هویدا
پس از استیضاح فشار همه جانبه ای از سوی دولت به حزب پان ایرانیست وارد آمد؛ دفاتر حزب در سراسر ایران تعطیل شدند؛ تعداد زیادی از افراد حزب [از جمله حسین شهریاری از اعضای پیشین شورای رهبری حزب] از محل زندگی خود به شهرهای دیگر تبعید گردیدند؛ حزب پان ایرانیست در دوره ۲۳ مجلس شورای ملی نماینده ای نداشت؛ از انتشار روزنامه خاک و خون ارگان حزب پان ایرانیست جلوگیری شد. همه پان ایرانیست ها که در رده های دولتی مشغول به کار بودند حتا تا سطح مدیر دبیرستان از کار برگنار شدند؛ شورای شهرهایی که اکثریت با افراد حزب پان ایرانیست بوده و شهرداران پان ایرانیست داشتند از جمله خرمشهر(مهندس رضا کرمانی که به عنوان شهردار نمونه برگزیده شده و نشان لیاقت دریافت کرده بود)، شوشتر(ناصر رحمانی)، پیرانشهر (صادق بهداد) منحل گردید؛ از سخنان پیش از دستور محسن پزشکپور در مجلس ممانعت به عمل می آمد؛ به دستور شهربانی از هر گونه احتماع و راهپیمایی پان ایرانیست ها جلوگیری می شد، به حزب اجازه شرکت در انتخابات انجمن های شهر و استان در شهریور ۱۳۴۹ داده نشد و…(۶۳)
بدین ترتیب به گونه ای عمل شد که بر اثر فشارهای دولت به وسیله ساواک، حزب پان ایرانیست در آستانه فروپاشی قرار گیرد و توان ادامه فعالیت را از دست بدهد که این موضوع در بولتن سری ساواک در تاریخ ۲۹آذر ۱۳۴۹ به روشنی ذکر شده است. (۶۴)
این فشارها تا مدت ها ادامه داشت به گونه ای که در سال بعد ساواک از برگزاری کنگره حزب پان ایرانیست جلوگیری کرده و در جریان آن چند تن از پان ایرانیست ها را بازداشت کرد. (۶۵)
*****
نتیجه جستار :
برپایه اسناد و مدارک، اقدامات پان ایرانیست ها و شخص محسن پزشکپور درباره بحرین از ابتدای بنیانگزاری حزب پان ایرانیست و سالها پیش از جریان استیضاح دولت هویدا آغاز شده و پس از آن نیز ادامه داشت چرا که کاملا بر پایه اعقادات و آرمان های پان ایرانیستی ایشان بوده است.
استیضاح محسن پزشکپور در مجلس شورای ملی بر پایه اسناد ارایه شده نمیتواند آنگونه که برخی ادعا می کنند یک نمایش ساختگی و به دستور و خط دهی دولت انگلیس و وزارت امور خارجه باشد.
موضوع بحرین حتا تا امروز بین پان ایرانیست ها به عنوان یک آرمان ادامه دارد و در گردهمایی ۱۰ اردی بهشت ۱۳۸۷ که به مناسبت سالروز عملیات بیت المقدس و روز ملی خلیج پارس روبروی سفارت امارات در تهران برگزار شد پلاکاردهایی در دست اعضای حزب پان ایرانیست هواداران آن با مضمون « از کوههای قفقاز تا کرانه های بحرین» ، «نگاه فرزندان ایران زمین به بحرین است» و « بحرین را به مام میهن بازمی گردانیم» وجود داشت.(۶۶) اسفند ماه ۱۳۸۷در پی سخنان یکی از مسئولین ایران که اشاره داشت “بحرین روزی بخشی از سرزمین ایران بوده است” دولت بحرین به شدت واکنش نشان داد و در تاریخ چهارم اسفند ماه سازمان جوانان پان ایرانیست بیانیه ای صادر نمود که در بخش هایی از آن می خوانیم:
« اظهارات اخیری که سبب بر آشفتگی حاکمیت فرقه ای بحرین شده است صرفا بیان واقعه ای تاریخی بوده و قابل حذف از حافظه ی تاریخی ملت ایران نمی باشد. دولتمردان بحرین باید بدانند که نمی توانند خفقان استعمار زاده ی حاکم بر بحرین را بر حافظه ی تاریخی ملت ایران، بیان و قلم آنها حاکم کند .طبیعی است که ما حقوق مردم منطقه را به رسمیت شناخته و برخورداری از حکومتهایی متناسب با بافت تاریخی – فرهنگی را حق مسلم آنها می دانیم.» (۶۷)
۴٫ ایرج پزشکزاد نخستین فردی بود که اتهام فرمایشی بودن استیضاح دولت هویدا را بدون دلیل و مدرک به محسن پزشکپور رهبر حزب پان ایرانیست در شماره ۱۷۵ هفته نامه نیمروز لندن در تابستان ۱۳۷۱ وارد نمود که بعدها ناصر انقطاع نیز به ان استناد کرد و داستان را پر و بال بیشتری داد. (۶۸) نه آقای پزشکزاد و نه ناصر انقطاع برای این اتهام بزرگ هیچ گونه سندی ارائه ندادند و تنها داستانی شبه جاسوسی را بیان کرده اند. همچنین تاکنون علیرغم انتشار ۳ کتاب درباره حزب پان ایرانیست در ایران، درباره اتهام وابستگی محسن پزشکپور به انگلستان و یا بیگانگان و همچنین نمایشی بودن استیضاح وی در مجلس سندی منتشر نشده است. اگر یک سند در این زمینه موجود بود بدون شک در نخستین کتاب حزب از انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی در سال ۱۳۷۸ منتشر می شد. رضا قاسمی نیز فرمایشی بودن سخنان پزشکپور و نوشتن متن سخنرانی از سوی وزارت امور خارجه را به شدت تکذیب کرده است.
همانگونه که پیشتر اشاره شد هیچ یک از نمایندگان حزب پان ایرانیست به دوره بعدی ۲۳مجلس شورای ملی راه پیدا نکردند و تنها دکتر فضل اله صدر که به آرمان پان ایرانیست خیانت نمود و به جدایی بحرین رای موافق داد از سوی حزب جدیدالتاسیس خودش “ایرانیان” وارد مجلس فرمایشی گردید! و شگفت تر آنکه دکتر ناصر انقطاع جزو موسسین این حزب بوده و سردبیر نشریه “ایرانیان” ارگان این حزب گردید. یعنی دکتر انقطاع به کسی پیوست که در جریان جدایی بحرین به حزب و کشور خود خیانت نمود و رای موافق داد! آقای ناصر انقطاع که خود را پان ایرانیست آرمان خواه و هوادار دکتر مصدق میداند و از مخالفان شدید محمدرضا شاه پهلوی است در “فرهنگستان زبان ایران” حکومت پهلوی مشغول به کار گردید (۶۹) و از اعضای موسس حزبی بود که بلافاصله پس از اخراج دکتر صدر با هدایت دستگاه امنیت کشور شاهنشاهی ایران برای پاداش همراهی با دولت و حکومت مجوز تاسیس گرفت؟؟؟!!! ناصر انقطاع که بر پایه نام کتابش خود و دوستانش را آرمان خواه و محسن پزشکپور و یارانش را آرمان فروش میداند، این نکته را روشن کند آیا همراهی با هیات حاکمه فاسد وقت برای جدایی بخشی از این سرزمین همیشه ایرانی با آرمان پان ایرانیسم که در پی وحدت و یگانگی همه سرزمین های ایرانی و بخش های جدا شده از میهن می باشد، همخوانی داشت؟
تا آنجا که نگارنده آگاه است ناصر انقطاع پیش از عضویت در حزب دولت فرموده ایرانیان که چند صباحی بیشتر نیز عمر نکرد، با گروه “پرچمداران پان ایرانیسم” (۷۰) بود و در راستای آرمان پان ایرانیسم هم اقدام سیاسی موثری انجام نداد و اصولا وارد دنیای سیاست نشد و در جریان جدایی بحرین نه تنها هیچ حرکتی نکرد بلکه با فرصت طلبی پس از پایان کار مجلس به دکتر صدر پیوست، اما ایشان کوشش های یک حزب سیاسی در یکی از برشگاه های سرنوشت ساز ایران را به سادگی با یک داستان دروغ پلیسی که آن هم بارها از سوی افراد گوناگون تکذیب گردیده در کتاب خود زیر پرسش می برند. بر خلاف کتاب های تاریخی دیگر ایشان، کتاب پنجاه سال تاریخ با پان ایرانیست ها به هیچ روی ارزش تاریخی ندارد چرا که در آن همه چیز در چارچوب روایت بیان شده و یک ارجاع یا یک سند وجود ندارد و در حقیقت بیان خاطرات شخصی شان است که در اغلب موارد نیز مخدوش است. شوربختانه این داستان دروغین در کتاب های منتشره درباره حزب پان ایرانیست و هر جا سخن از داستان جدایی بحرین می باشد، از تحلیل خبرگزاری فارس(۷۱) و نیمه پنهان روزنامه کیهان (۷۲) گرفته تا گفتگوی بهرام نمازی از حزب ملت ایران با Maa tv (73) دستاویز حمله به پان ایرانیست ها گردیده است! اما دریغ از اندکی کنکاش درباره درستی این داستان! امید است که این پژوهش یکبار و برای همیشه به حرف و حدیث های پیرامون فرمایشی بودن استیضاح دولت هویدا درباره بحرین پایان دهد.
امروز محسن پزشکپورها دستشان از دنیا کوتاه است اما علاقه مندان به تاریخ معاصر، شاگردان آنها و جوانان میهن پرست با واکاوی در تاریخ پر فراز و نشیب این سرزمین در پی شناسایی کوشش های انسان های میهن پرست برای ملت و میهنشان و خیانت افراد خائن به این سرزمین می پردازند تا با بررسی و بازگو نمودن آن برای هم نسلان خود، درسهایی را که باید، از تاریخ بیاموزند…. این روزها که بار دیگر مسأله بحرین و کشتار شیعیان ایرانی تبار آن دیار با همکاری کشورهای عربی بویژه عربستان سعودی بر سر زبان هاست، بر هر میهن پرست که به ایران بزرگ می اندیشد بایسته است که این داستان تلخ جدایی را با همه زوایای آن همیشه به یاد داشته باشد و لحظه ای از سرنوشت مردم آن دیار غافل نباشد. شاید ظلم امروز بر مردم بحرین به دلیل جدایی آنها از سرزمین مادری و نتیجه خیانت بزرگی بود که در دوره ۲۲ مجلس شورای ملی ایران با تایید شاه و رهبری هویدا انجام شد.
در این نوشته تلاش شد به روشن شدن برخی از زوایای تاریخ معاصر ایران پیرامون خیانت دولتمردان در دسیسه جدایی بحرین و ایستادگی میهن پرستان در برابر آن پرداخته شود. از سرور مهندی رضا کرمانی پیشکسوت گرامی حزب پان ایرانیست برای در اختیار گذاشتن برخی از اسناد ارزشمند بایگانی شخصی شان سپاس فراوان دارم. نوشتارم را با جمله محسن پزشکپور به پایان می برم که در مجلس دوره ۲۲ به هنگام طرح گزارش دولت درباره بحرین در برابر خیل نمایندگان فرمایشی مجلس و در حمایت از مردم و سرزمین بحرین فریاد برآورد:
آقای نخست وزیر [هویدا] به من گفتند انتحار سیاسی نکن ولی این شهادت سیاسی است، تاریخ نشان خواهد داد که چه کسانی انتحار سیاسی میکنند…. و براستی تاریخ در این باره قضاوت بیرحمانه ای خواهد کرد.
پاینده ایران
میلاد دهقان – رامهرمز
بیست و هشتم اردی بهشت ۱۳۹۰
بخش یکم این نوشته را در پیوند زیر بخوانید
http://www.facebook.com/note.php?saved&¬e_id=208842912488927
پنجاه سال تاریخ با پان ایرانیست ها، ناصر انقطاع، رویه ۱۴۸
هفته نامه نیمروز چاپ لندن، شماره ۱۷۵، ۱۶ مرداد ۱۳۷۱، رویه ۱۷
حزب پان ایرانیست، علی اکبر رزمجو، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی ۱۳۷۸ _ حزب پان ایرانیست به روایت اسناد شهلا بختیاری، ۱۳۸۴ _ حزب پان ایرانیست، مظفر شاهدی، ۱۳۸۹
ناصر انقطاع، رویه ۱۴۸
ناصر انقطاع، رویه ۱۴۹
ایرانشهر، خبرنامه هفتگی، جمعه ۳۱ اردی بهشت ماه۱۳۷۸، ۲۱می ۱۹۹۹، سال پنجم شماره مسلسل۶۳
حقایقی درباره ماجرای جدایی بحرین، دکتر هوشنگ طالع – انتشارات آرمانخواه – تهران شهریور ۱۳۸۲
ناصر انقطاع، رویه ۱۵۱
ناصر انقطاع، رویه۱۵۱
هفته نامه نیمروز ، شماره ی۱۷۵، ۱۶ مرداد ۱۳۷۱، رویه ۱۷
هفته نامه نیمروز ، شماره ی۱۸۲، ۳مهرماه ۱۳۷۱، رویه ۱۸
http://pan-iranism.co.cc/files/2011/05/pasokh-reza-ghasemi-be-iraj-pezeshkzad.jpg
۱۲٫ همان ،شماره ۱۸۵، مهرماه ۱۳۷۱،رویه ۱۸
۱۳٫ همان رویه ۱۸
۱۴٫ ره آورد، شماره ۴۲، آذرماه۷۶، رویه ۳۰۸ تا۳۱۰
۱۵٫ گفتگوی بی بی سی با اردشیر زاهدی جمعه ۰۷ ژانویه ۲۰۱۱/ ۱۷ دی۱۳۸۹
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2011/01/110107_l10_zahedi_pezeshkpour.shtml
۱۶٫ صدای آمریکا، برنامه دو روز اول با اجرای بیژن فرهودی ، یازدهم اسفندماه ۱۳۸۷
۱۷٫سخنان آقای قاسمی پیرامون عدم دخالت در نوشتن متن استیضاح هویدا به دست محسن پزشکپور
http://www.youtube.com/watch?v=MbXcfa1vSK0&feature=share پخش از یوتیوب
http://pan-iranism.co.cc/files/2011/05/Reza-Ghasemi_About-bahrein-and-pezeshkpour.wmv دانلود فایل
۱۸٫ ناصر انقطاع، رویه ۱۵۰
۱۹٫ بنیاد مکتب پان ایرانیسم، کانون آرمانشناسی مکتب پان ایرانیسم ،فروردین ۱۳۲۹
۲۰٫ ناصر انقطاع، رویه ۱۶۳
۲۱٫ ندای پان ایرانیسم، شماره ۱۸، بیستم اردی بهشت ۱۳۳۱ و ندای پان ایرانیسم، شماره۲۲، هفده خرداد۱۳۳۱
۲۲٫ شهلا بختیاری، رویه ۱۱۳ [سند شماره ۶ به تاریخ سال ۱۳۳۱ – گزارش راهپیمایی عده ای از اعضای حزب پان ایرانیست در اهواز و سخنرانی یکی از اعضا درباره قفقاز و بحرین]
۲۳٫ اعلامیه یکماه تظاهرات حزبی برای رهایی بحرین از زنجیر جدایی و اسارت
http://pan-iranism.co.cc/files/2011/05/farman-tazahorat.jpg
۲۴٫ شهلا بختیاری، رویه۱۱۲
۲۵٫ همان، ۱۸۷
۲۶٫ همان، ۱۷۶
۲۷٫ همان، ۱۸۶
۲۸٫ تاریخ تجزیه ایران دفتر دوم تجزیه بحرین، دکتر هوشنگ طالع، انتشارات سمرقند، چاپ نخست ۱۳۸۶، رویه های ۱۵۳تا۱۵۶
۲۹٫ مظفر شاهدی، ۲۱۲
۳۰٫ کیهان هوایی، مصاحبه با محسن پزشکپور، شماره ۹، ۱۶ آبان۱۳۷۱، رویه ۲
۳۱٫ عبداله ریاضی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، تهران۱۳۸۴
۳۲٫ مظفر شاهدی، ۲۱۲
۳۳٫ مذاکرات مجلس شورای ملی، جلسه۱۸۲، نهم فروردین ۱۳۴۹ _ علی اکبر رزمجو، رویه۱۳۰
۳۴٫ فیلم سخنرانی محسن پزشکپور
کوتاه شده ۷ دقیقه ای http://www.youtube.com/watch?v=pZJo3sordiI&playnext=1&list=PL4F8CA6A01D2BD118
تماشای نسخه کامل در تارنمای رسمی حزب پان ایرانیست http://paniranist.org/library-php/av
دریافت فیلم با کیفیت های گوناگون http://pan-iranist.net/1387/12/22/344
۳۵٫ حقایقی درباره ماجرای جدایی بحرین، رویه ۱
۳۶٫ فایل پی دی اف بیانیه http://pan-iranism.co.cc/files/2011/05/pasokh-paniranist-be-tabatabaei.pdf
۳۷٫ علی اکبر زرمجو، رویه۸۴
۳۸٫ همان، رویه ۸۵
۳۹٫ همان، رویه ۸۶
۴۰٫ دانشگاه هاروارد- مجموعه تاریخ شفاهی ایران، روایت کننده محسن پزشکپور، محل مصاحبه پاریس- فرانسه، مصاحبه کننده ضیا صدیقی، نوار شماره۹، رویه ۱۵۸
۴۱٫ همان، رویه ۱۵۲
۴۲٫ مظفر شاهدی، رویه ۲۱۵
۴۳٫ کیهان هوایی، مصاحبه با محسن پزشکپور، شماره ۹، ۱۶ آبان۱۳۷۱ ص۲
۴۴٫ یادداشت های امیر اسداله علم (ویراستار علینقی عالیخانی)، چاپ نهم ۱۳۸۸، انتشارات میهن، جلد ۲، رویه ۱۳
۴۵٫ مظفر شاهدی، رویه ۲۴۲
۴۶٫ پنجاه گزارش از پنجاه رویداد تاریخ معاصر، م.حسن بیگی، اطلاعات هفتگی شماره۲۵۴۰، رویه ۶و ۷
۴۷٫ مجموعه تاریخ شفاهی ایران، رویه ۱۵۹
۴۸٫ مظفر شاهدی، رویه ۲۲۲
۴۹٫ همان، رویه ۲۴۲
۵۰٫ همان رویه ۲۴۳
۵۱٫ شهلا بختیاری، رویه ۱۹۵ و ۱۹۴
۵۲٫ همان، رویه ۱۹۶ تا ۱۹۸
۵۳٫ سرگذشت پاره تن ایران بحرین، تبلیغات و انتشارات حزب ملت ایران، تاریخ انتشار ۱۳۸۴، رویه ۴۳ تا ۴۶
۵۴٫ همان ، رویه۴۸
۵۵٫ مذاکرات مجلس شورای ملی، جلسه ۱۸۴، یکم اردی بهشت۱۳۴۹
۵۶٫ اطلاعات، سه شنبه اول اردی بهشت۱۳۴۹،شماره ۱۳۱۷۱
۵۷٫ روشنفکر، شماره ۸۵۷، رویه ۷
۵۸٫ مذاکرات مجلس شورای ملی، جلسه ۱۸۹، ۲۴ اردی بهشت۱۳۴۹ _ رزمجو، ۱۳۷۸، رویه۱۳۰
۵۹٫ متن پیام اخراج دکتر صدر : به سبب رفتار خلاف انضباط و عدم رعایت خط مشی حزب، اخراج آقای فضل الله صدر از حزب پان ایرانیست و گروه پارلمانی پان ایرانیست اعلام میگردد. رهبر حزب پان ایرانیست محسن پزشکپور ۲۴/۲/۱۳۴۹
۶۰٫ کیهان، پنجشنبه ۲۴ اردی بهشت ۱۳۴۹ شماره ۸۰۴۳
۶۱٫ اطلاعات، پنجشنبه ۲۴ اردی بهشت ۱۳۴۹، شماره ۱۳۱۹۰
۶۲٫ دریافت فایل سخنرانی پزشکپور در انتقاد به دولت هویدا
۶۳٫ شهلا بختیاری، رویه ۷۳
۶۴٫ شهلا بختیاری، رویه ۲۰۳
۶۵٫ مظفر شاهدی، رویه ۳۰۶
۶۶٫ تصاویر روز ملی خلیج پارس با شعارهایی در باره بحرین http://pan-iranist.net/1387/02/11/172
۶۷٫ بیانیه سازمان جوانان حزب پان ایرانیست پیرامون تحرکات بحرین
http://pan-iranist.net/1387/12/04/337
۶۸٫ به گمان نگارنده این کار برای تخریب چهره سیاسی محسن پزشکپور و یک نوع تسویه حساب بود که یکسال و اندی پیش از آن به ایران برگشته و افشاگری های زیادی درباره گروه های مخالف جمهوری اسلامی و به گفته خودش “اپوزیسیون ملت ایران” انجام داده بود. این افشاگری ها با واکنش بسیار زیاد در رسانه های برون مرز روبرو شد اما هیچ یک از افرادی که پزشکپور آنها را به دریافت پول از بیگانگان و یا همیاری و همکاری با دشمنان ایران در زمان دفاع مقدس متهم کرده بود نتوانستند از خود دفاع کنند و امروز پس از گذشت بیش از دو دهه از آن سخنان اسناد زیادی در این باره منتشر شده است.
۶۹٫ انقطاع، توضیحات پشت جلد کتاب
۷۰٫ “پرچمداران پان ایرانیسم” گروه کوچکی از پان ایرانیست ها بودند که از مکتب پان ایرانیسم به جا مانده بودند و در میان آنها انسانهای میهن پرستی چون زنده یاد محمد مهرداد حضور داشتند که اوایل دهه ۳۰ در حمله به چاپخانه نشریه حزب جانسپاران میهن به دست عوامل حزب مذکور، مضروب و قطع نخاع شد و تا پایان عمر در بستر به سر برد. ارگان آنها نشریه پرچمدار بود. افراد این گروه اعتقادی به مبارزه سیاسی علنی نداشتند و هیچ گاه وارد دنیای سیاست به مفهومی که حزب پان ایرانیست یا حزب ملت ایران گردید، نشدند و در اندازه همان گروه کوچک و روابط دوستانه باقی ماندند.
۷۱٫ نقد و نظر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8606200463
۷۲٫ کیهان(نیمه پنهان: استیضاح آبکی هویدا)، ۲۷فروردین۱۳۸۱، شماره۱۷۳۵۲
۷۳٫ گفتگوی بهرام نمازی با ما تی وی در باره جدایی بحرین
http://marzeporgohar.org/v2/index.php?l=2&cat=32&scat=58&artid=490
(پیشنهاد می شود خوانندگان گرامی فصل ششم از کتاب “حزب پان ایرانیست ۱۳۸۸-۱۳۳۰″نوشته آقای مظفر شاهدی که توسط موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی در سال ۱۳۸۹ منتشر شده است را بخوانند. این کتاب هر چند بی طرفانه نوشته نشده است اما در فصل مربوط به تجزیه بحرین از صفحه ۲۱۱ تا صفحه ۳۲۹ تعداد زیادی از اسناد ساواک درباره حزب پان ایرانیست و اقدامات این حزب درباره مخالفت با جدایی بحرین و نیز اقدامات دولت در برخورد با حزب پان ایرانیست منتشر شده است. به دلیل طولانی شدن نوشتار از ذکر این اسناد در نوشته خودداری شده است.)
کتاب ها
بنیاد مکتب پان ایرانیسم، کانون آرمانشناسی مکتب پان ایرانیسم ، چاپ نخست فروردین ۱۳۲۹
پنجاه سال تاریخ با پان ایرانیست ها ، ناصر انقطاع. چاپ آمریکا، شرکت کتاب، ژانویه۲۰۰۱ میلادی/ دی ماه ۱۳۷۹
تاریخ تجزیه ایران دفتر دوم تجزیه بحرین، هوشنگ طالع، چاپ اول، سمرقند، ۱۳۸۶
سرگذشت پاره تن ایران بحرین، تبلیغات و انتشارات حزب ملت ایران، ۱۳۸۴
حزب پان ایرانیست، علی اکبر رزمجو ،چاپ اول، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸
حزب پان ایرانیست به روایت اسناد، شهلا بختیاری، چاپ اول، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵
حزب پان ایرانیست ۱۳۸۸- ۱۳۳۰، مظفر شاهدی، چاپ اول، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۸۹
حقایقی درباره ماجرای جدایی بحرین، هوشنگ طالع، تهران، انتشارات آرمانخواه، شهریور۱۳۸۲
عبداله ریاضی به روایت اسناد ساواک، چاپ اول، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۸۴
نشریات
اطلاعات، پنجشنبه ۲۴ اردی بهشت ۱۳۴۹،شماره۱۳۱۹۰
ایرانشهر، ۳۱ اردی بهشت ماه۱۳۷۸، ۲۱می ۱۹۹۹،سال پنجم شماره مسلسل۶۳
روشنفکر، شماره ۸۵۷
خاک و خون، شماره ۲۳، ۱۴ آذر۱۳۴۴
خاک و خون، شماره ۱۰۰، ۱۲تیر۱۳۴۵
خاک و خون، شماره ۱۵۶، ۱۹آبان۱۳۴۵
کیهان، شماره۸۰۴۳، ۲۴ اردی بهشت ۱۳۴۹
کیهان، شماره۱۷۳۵۲، ۲۷ فروردین ۱۳۸۱
کیهان هوایی، شماره ۹، ۱۶ آبان۱۳۷۱
هفته نامه نیمروز چاپ لندن، شماره ۱۷۵، ۱۶ مرداد ۱۳۷۱
هفته نامه نیمروز چاپ لندن، شماره ۱۸۲، ۳ مهرماه ۱۳۷۱
هفته نامه نیمروز چاپ لندن، شماره ۱۸۵، مهرماه ۱۳۷۱
ندای پان ایرانیسم، شماره ۱۸، بیستم اردی بهشت ۱۳۳۱
ندای پان ایرانیسم، شماره۲۲، هفده خرداد۱۳۳۱
مذاکرات مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی، جلسه۱۸۲، نهم فروردین ۱۳۴۹
مذاکرات مجلس شورای ملی، جلسه ۱۸۴، یکم اردی بهشت۱۳۴۹
مذاکرات مجلس شورای ملی، جلسه ۱۸۹، ۲۴ اردی بهشت۱۳۴۹
منابع اینترنتی
تارنمای رسمی حزب پان ایرانیست www.paniranist.org
پان ایرانیست خوزستان www.pan-iranist.net
حزب مرز پرگهر http://marzeporgohar.org/
خبرگزاری فارس http://www.farsnews.net/
صدای آمریکا www.voapnn.com
یوتیوب www.youtube.com
کتابخانه دانشگاه هاروارد http://pds.lib.harvard.edu/
تصاویر
نشریه خاک و خون ارگان حزب پان ایرانیست
نشریه خاک و خون ارگان حزب پان ایرانیست
نشریه خاک و خون ارگان حزب پان ایرانیست
راهپیمایی کارگران نساجی شوش وابسته به حزب پان ایرانیست تشکیلات خوزستان با شعارهایی درباره بحرین
فرمان یکماه تظاهرات حزبی برای بحرین
مهندس رضا کرمانی هنگام سخنرانی در یکی از نشست های حزب پان ایرانیست در خوزستان
مهندس رضا کرمانی از اعضای قدیمی حزب پان ایرانیست – شعار بحرین که در میانه عکس آشکار است
دهم اردی بهشت ۱۳۸۷ تظاهرات حزب پان ایرانیست روبروی سفارت امارات عربی همراه با شعارهایی در باره بحرین
دهم اردی بهشت ۱۳۸۷ تظاهرات حزب پان ایرانیست روبروی سفارت امارات عربی همراه با شعارهایی در باره بحرین
قبل از اینکه پان ایرانی باشید پان انسانیست باشید آزادی ملتها را در اسرت این پان ها نگذارید
کاش ذره ای از غیرت نیاکانت در تو هم بود کاش کمی تاریخ می خواندی کاش فرزند ایران زمینی چون تو نام عربی بر خود نداشت کاش از اینهمه تحقیر ایرانی و تجزیه کشورت کمی بیدار می شدیکاش فریاد ایران ایران تماشاگران بحرینی را در استادیوم بحرین میشنیدی که امیر بحرین با سرکوب خاموشش کرد چطور ایرانی مینامی خود را که فریاد آذری تاجیک ارمنی بلوچ داغستانی و چچنی و گرجی و پشتو و سیستانی و… شیعه ایرانی عراق و
بحرین را نمی بینی
قراردادهای ننگین استعماری را نمیبینی آیا اینان باخواست خود از مام میهن جدا شدند آیا کسی گفت به زور اینها را بازمیگردانیم کاش کمی ظاهربین نبودیم و به عمق گفتارها نام ها و احساس ها میاندیشیدیم هموطن
آنروز که کاشانه ارمنی و کرد زیر چکمه های حکومت جعلی ترکیه و پان ترکهای نژاد پرست لگد مال شد آن روز که بلوچ را حکومت پاکستان دست پرورده استعمار سرکوب کرد آن روزی که نوار پشتون از سیاست انگلیس به پاکستان رسید آن روزی که طالبان پان اسلامی گلوی تاجیک و پشتو را برید آن روز که کردهاس سوریه و عراق را سلاخی کردند روزی که سیستانی آواره شد روزی که تاجیکان را سرکوب و ایرانی نژادان را از آسیای میانه کوچ اجباری دادند و همین روسهای استعمارگر مردم آذری و ارمنی و گرجی و چچنی و داغستانی و اوستی و آلان را به گلوله میبستند آن روز که اعراب شبه جزیره عرب را به گیکاراگائه(بحرین امروزی)کوچ میدادند تا ایرانی خواهان در اقلیت بمانند آن روز که فارسی در مهد خود سمرقند و بخارا رو به حذف شدن نهاد آن روز که چاچکند ایرانی مرکز ترکستان شوروی شد آن روز که مری ماری شد و اشک آباد عشق آباد به خواست کدامین ملت بود آیا اینان به خواست خود یک ملت مجزا شدند آیا آنان از پیکر همین میهن نبودند و نیستند؟به نظر من شما هستی که به خواست ملت ها احترام نمی گذاری و بدون اینکه نه نظر مردم خودت و مردم آن دیار را جویا شوی صورت مساله را با نظر شخصی خودت پاک میکنی