ناسیونالیسم ایرانی، اردوغان، دیپلماسی دولت یازدهم
۱, اسفند , ۱۳۹۵
آرسام محمودی
اردوغان رییسجمهور ترکیه در جریان سفر خود به تاریخ ۱۲ فوریه (۲۴ بهمن) به بحرین، در مؤسسه صلح بینالمللی، سخنانی بر زبان راند که نیات سیاسی و اهداف ترکیه در منطقه را بیش از پیش آشکار کرد. اردوغان در بحرین با اشاره به حضور ناسیونالیسم فارس در سوریه و عراق، همپیمانانش را به مقابله با این به اصطلاح ناسیونالیسم فارس فراخواند. جدا از به کاربردن عبارت غلط ناسیونالیسم فارس به جای ناسیونالیسم ایرانی توسط اردوغان که به نظر میرسد برای تحریک همپیمانانش صورت گرفته، واکنش زبونانه دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی در برابر حملات اردوغان به ایران و مظاهر ایرانیت، آدمی را به یاد اوضاع و احوال اواخر دوران قاجار و روابط میان ایران و عثمانی در آن روزگار میاندازد. با این تفاوت که در آن دوران، باز عدهای دلسوز نسبت به ملک و دین در میان سیاسیون ایران در دستگاه وزارت خارجه یافت میشد؛ اما ایران امروز از داشتن همان تعداد اندک دلسوز و دغدغهمند هم در دستگاه دیپلماسیاش در حسرت است. نمونهی این دیپلماتهای عهد قاجار، شیخ محسن خان معینالملک تبریزی، سفیر ایران در اسلامبول (از ۱۲۹۰ تا ۱۳۰۸ ه.ق) است که در گیر و دار اوضاع متشنج ایران و منطقه، هر چند دستش برای عمل مؤثر کوتاه است اما با درک صحیحی که از مناسبات قدرت در منطقه و الزامات حفظ مصلحت ملی دارد نهایت تلاش خود را برای مقابله با دسیسههای عثمانی و ایدههای ضد ایرانی صادره از اسلامبول به کار میگیرد.
معینالملک تبریزی در تأسیس روزنامهی اختر و انتشارش در اسلامبول اهتمام ورزیده و در نامهای به وزارت خارجه شاهنشاهی ایران مینویسد: «سیصد تومان به صیفه انعام به ادارهی اختر التفات کنید، عجالتاً در مقابل یاوهگوییهای روزنامههای ترکی [اسلامبول] اسلحهای بهتر از این نداریم»
به کاربردن واژهی «اسلحه» از جانب معینالملک در این نامه نشاندهنده درک او از جنگ ناپیدایی است که آغاز شده و دیر یا زود ابعاد بیشتری پیدا خواهد کرد ونیز نشان میدهد او از جایگاه نشریه و جنگی که میتوان با این جنگافزار پی گرفت آگاه بوده است.
معینالملک پس از لغو کاپیتولاسیون اتباع ایرانی مقیم آناتولی که در آن زمان شمارشان به ۱۱ هزار نفر میرسید و به تحریک دولت انگلیس و با اعلامیهی خلیل پاشا (وزیر خارجه عثمانی) در محرم ۱۲۹۰ هجری اتفاق افتاد، تلاشهای فراوانی برای اجرا نشدن اعلامیه مذکور میکند که البته به نتیجه نمیرسد. به گفتهی خود او «در تعقیب اعلامیهی خلیل پاشا که حقوق کاپیتولاسیون ایران را لغو میکرد، ادارهی گمرک عثمانی فوراً شروع کرد از تنباکوی ایران صدی هفتادوپنج گمرک بگیرد. وزارت مالیه از اصناف ایرانی مالیات گزاف تقاضا کرده دکاکین همه را بست. وزارت داخله و ادارهی پلیس هرجا که ایرانی متمول سراغ کردند لختش کردند و داراییاش را بردند»
هرچند با فشار ناصرالدینشاه و وساطت روسیه و امریکا، این اعلامیه خلیل پاشا معطل میماند، اما رفتار تحقیرآمیز و تحرکات ترکها علیه ایران و اتباع ایرانی ادامه پیدا میکند. معینالملک در تعقیب قرارداد موقت [تعلیق اعلامیهی خلیل پاشا] با واسطه سفیر کبیر امریکا به تهران مینویسد: «جهت جری شدن عثمانیها برای این است که در قحطی ۱۲۸۸ [ه.ق] اسبهای عشایر ایران مردهاند و اینها خیال میکنند که ایرانیها تا چند سال دیگر قادر به دفاع از خود نیستند، اگر مالیهی عثمانیها این قدر خراب نبود حتماً با ما جنگ میکردند و اگر ما پنجاه هزار قشون منظم با اسلحه جدید در آذربایجان و بیست هزار در کرمانشاه داشتیم، این حرفها درنمیآمد»
درب سیاست امروز هم بر همان پاشنه میچرخد، ترکیه همچنان بدش نمیآید که در آذربایجان دست به مهرهسازی زده و نقش بازی کند، از طرفی ناسیونالیسم ایرانی را بزرگترین مانع ایدههای خود در منطقه میداند. دولت مقتدری هم در ایران وجود ندارد که در برابر زیادهخواهیهایش ایستادگی کرده و پاسخ درخوری به اقداماتش نشان دهد؛ به همین جهت است که اردوغان عناصر ایرانیت از جمله زبان فارسی را مورد هجمه قرار میدهد. درست همانطور که معینالملک تبریزی تحلیل کرده بود، اردوغان نیز گمان برده که در شرایط موجود ایران قادر به دفاع از خود در برابر هجمههای تبلیغاتی و فرهنگی نیست. البته از جهت تفسیر دولت مستقر در تهران تحلیل او درست است، اما او از پشتوانهی فرهنگی ایران و پایههای محکم تشکیلدهنده انسجام ایرانیان ناآگاه است و اگر به اطراف خود نگاهی بیاندازد آثار این انسجام فرهنگی ایرانیان را در میان کردها و علویانی که سالها است برای او و حکومتش مانع محسوب میشوند خواهد یافت.
نظرات