خانه » تازه ها, مقالات » تحلیلی متفاوت از «پاکیار ایران زمین» خونی که بوی نفت می دهد

تحلیلی متفاوت از «پاکیار ایران زمین» نسبت به شرایطی که در سوریه و عراق می گذرد و همچنین تأثیری که داعش و حامیانش می توانند علیه منافع ایران داشته باشند.
خونی که بوی نفت می دهد

دیگر داعش تنها یک گروه تروریستی نیست بلکه چیزی بیشتر از یک گروه ،چیزی مانند انکشاف در امتداد یک دولت نوظهور سنی خود را نشان داده است و حتا ابتکارات نظامی آنها علاوه بر تعجب، تحسین کارشناسان را هم به همراه داشته است. آنها دارند به سرعت پیش می روند.چابک ،با روحیه و همراه با طرحها و نقشه های دقیق حرکت می کنند.با ظهور “دولت اسلام” ، القاعده به گروهی در حاشیه و نه چندان جدی تبدیل شده و حوزه عملیات گروههای بنیادگرای اسلامی از غرب به شرق و همین جا منتقل شده است .در حال حاضر”دولت اسلام” در دو کشور تاخت و تاز می کند و دو ارتش کلاسیک به همراه چند گروه پارتیزانی و چریکی را با بن بست مواجه کرده و شکست های قابل توجهی به رقبا وارد نموده و با اعتماد به نفس تشکیل دولت داده است.
دولت اسلام ،در چند روز گذشته در سوریه توانسته بر پایگاه ۱۷ واقع در رقه سوریه که از بزرگترین پایگاههای نظامی سوریه بود غلبه کرده و آنجا را به چنگ آورد.این نبرد با یک عملیات تروریستی آغاز شد. ابوخطاب نجدی با یک ماشین بمب گذاری شده به این پایگاه حمله انتحاری کرد و سپس نبرد آغاز شد.عکس های این عملیات بلافاصله توسط جنگجویان داعش توییت شد. آنها در تاکتیک های جنگ نامتقارن کاملا موفق عمل می کنند.خبررسانی آنها از موقعیت های جنگی و آرایش و میدان رزم بسیار دقیق و سریع است. از سوی دیگر در مناطق کردنشین نیز ابتکار عمل در دستان “دولت اسلام ” قرار دارد. داعش توانسته با غنیمت گیری گسترده ادوات سنگین از ارتش فشل عراق و انتقال آنها به جبهه سوریه و کوبان تلفات سنگینی به کردها وارد کرده و به راحتی مواضع آنها را با حجم سنگین آتش بمباران کند.شواهد نشان می دهد که از خاک ترکیه بعنوان نقطه ترابری و آموزش و لجستیک استفاده می کند.همچنین بیمارستانهای سیار و ثابت ترکیه به این گروه خدمات ارایه می دهند.دولت آک پارتی داعش را نه تنها دشمن خود نمی داند بلکه آنرا در درون نگاه استراتزیک خود محاسبه می کند.
با این پیروزی ها داعش نسبت به رقبای خود در موقعیت برتر قرار گرفته و تعداد گروههای اسلامی که با آنها بیعت می کنند فزونی گرفته است. در تازه ترین خبر شورای مجاهدین جماعت أهل السنه للدعوه والجهاد در کشور نیجریه یعنی همان بوکوحرام معروف با بغدادی بیعت کرد،ابومحمد طحاوی و…نیز بیعت کرده اند.
در این میان وضعیت کوبانی خطرناک تر است.دولت اسلام نسبت به کردهای ایزدی حساسیت دارد و آنها را کردهای شیطانی یا یزیدی می نامد.آنها در شنگال اعلامیه پخش کرده اند که روز فطر در خانه کردها چای خواهند نوشید! خط محاصره کوبان نیز سنگین است. علی رغم مقاومت جدی و همه جانبه کردها اما پیشروی و حملات داعش بسیار سنگین و خطرناک است.
نکته۱: باید دقت کنیم که پیش روی و قدرت تبلیغ داعش در ایران مخاطب دارد. با توجه به اینکه انحصار خبری شکسته و خبر بعنوان کالا توسط منابع متعدد توزیع می شود با گزارش خبرهای جانبدارانه و یک طرفه و بازتاب دادن مدام و هر روزه شکست داعش تنها مخاطب ها به منبع دیگر جذب خواهند شد. در واقع ما با خبر ضعیف و یک سویه ،خبر خودمان را به چیز بی اثر تبدیل می کنیم.در حال حاضر از نواحی کردستان به ویژه سنندج و جوانرود تعداد زیادی به سمت داعش جذب شده اند .فراموش نکنیم که فرمانده داعش در بلوچستان کشوری موسوم به پاکستان که چند روز پیش در حمله آمریکایی ها به وزیرستان کشته شد از اهالی جوانرود بود.
نکته ۲- داعش یک خطر جدی برای ماست ،این گروه در حال آشکار کردن خطوط یک قدرت جدید در منطقه است.این خط قدرت جدید دقیقا در برابر هلال شیعی آرایش داده شده است.در واقع میدان برای ظهور این قدرت موازی مهیا شده است و در محیط مهیا این استعداد خود را بارز کرده و در حال پیش رویست.داعش فعلا خط مرزی شمال غربی به جنوب شرقی (از سلیمانیه تا سوریه) اقلیم را مراعات کرده ،این امر نشانگر هماهنگی های کامل قبل از درگیری های داخل عراق بوده است.داعش به افراد خود در برابر پیش مرگه ها تنها حق دفاع مشروع داده است.به این ترتیب در یک معادله ساده دولت مرکزی بغداد قیچی شده است.این طرح در مسیر کریدور نفت پیش می رود.به این دلیل علایق قومی و هویتی زیر پای این کریدور له شده و نادیده گرفته می شود.منطقه کرد نشین(ایرانی) واقع در کشور موسوم به سوریه در مسیر یکی از کریدورهای انتقال نفت قرار گرفته است. قبل از صف آرایی جدی بین قدرتهای جهانی یعنی چین و روسیه در برابر آمریکا، تکلیف نفت باید معلوم شود.امروز بارزانی ترجیح داده تا در مسیر انتقال نفت کرکوک آشکلون قرار بگیرد تا اینکه بخواهد مساله سیاست را قومی ببیند. دولت اقلیم در سال ۲۰۰۸ بخشی از یک منطقه نفتی مهم در کرکوک را با اعمال زور بدست آورد و اکنون تسلط خود را بر منابع نفتی منطقه تکمیل کرده است. این نفت از طریق دو لوله موازی به سمت جیحان می رود و مقصد بعدی اسراییل و بندر اشکلون است. بندری که می تواند این نفت را از طریق بندر ایلات به دریای سرخ برساند. در معادله جدید، اسراییل در قلب مسیر و کریدور نفت قرار می گیرد. هم پیمان این کشور ترکیه می باشد. علاوه بر نفت کرکوک ،نفت حوزه دریای مازندران هم با اسراییل پیوند خواهد خورد. در انتقال نفت ترکیه و بریتیش پترونیوم و دیگر شرکا بجای انتخاب مسیر طبیعی باکو – اردبیل – جیحان با حذف ایران ،تفلیس را به مسیر وارد کردند و در واقع یک خط استراتژیک جدی در برابر روسیه ترسیم شد. خط گرجستان، باکو ترکیه و اسراییل بعنوان خط دفاعی جدید و مرز نامریی قدرتهای غربی تبدیل شده است و محل نزاع از گرجستان به سمت اوکراین جابجا شد.خط هماهنگ دیگر، اقلیم – ترکیه و اسراییل خواهد بود.مشخص است که در این مدل قلب هماهنگ کننده اسراییل است و بازوی اجرایی و کمکی ترکیه.بارزانی در این بازی سعی کرده است در امتداد یک کریدور فکر کند. حالا خون همتباران کردمان بوی نفت می دهد.علاوه بر اینکه مدار نفت به این صورت تنظیم می شود و اسراییل مدیریت ترانزیت آنرا در اختیار می گیرد جدای از آن شکل گیری یک دولت سنی ضد رافضی ،جنگ های نیابتی را به جنگ های جدی تر می تواند تبدیل کند.
نکته۳ – ما در سیاست خود نیاز به تنش زدایی ریشه ای و واقعی داریم. کوبیدن بر طبل جنگ و نابودی اسراییل عملی غلط و خطای استراتزیک است. ایران نباید خود و هلال شیعی را با شاخ گاو روبرو کند. ما باید این گاو وحشی را به سمت هدفهای دیگر هدایت کنیم. تنش زدایی ریشه ای و حل مناقشات بدور از هیاهوی و مانورهای فریبنده و لفاظی نیاز ایران است. علاوه بر آن می بایست میان دولت اسد و کردهای واقع در سوریه بر مبنای یک مدل مرضی الطرفین توافق استراتزیک برقرار شود و از سوی دیگر گروه و جریان جدیدی از کردهای طرفدار ایران باید پدیدار و تقویت شود تا مردم کرد را در رهایی از دست احزاب معامله گر که سالهاست مردم را زیر سایه عقاید چپ و…به گروگان گرفته اند بتوان یاری رساند و از حقوق همتبارانمان در سوریه دفاع کرد. امروز بسیاری از ایده ها در حال فراموشی و ورشکستگی هستند.فقط باید نترسید و نشان داد.

۵ امرداد ۱۳۹۳

نظرات