خانه » تازه ها, مقالات » میلیاردها دلار هزینه برای قبرهایی که مرده ندارند

فرهاد ایراندوست–مرسوم است هرگاه کسی بمیرد جسدش را دفن کنند. این خاکسپاری سنت جدیدی در دوران زندگی ما انسانها است و به نسبت سابقه ی طولانی ندارد. در گذشته عموما لاشه ی مرده را می خوردند. آدمخواری تقریبا در میان تمام جوامع انسانها رواج داشته و علاوه بر آن یک فریضه محسوب می شده؛ بطوری که اگر فرزندی اجساد والدین بی جان خود را نمی خورد نوعی بی احترامی به آنها مرتکب می شد.

اجداد فرهیخته ی ما با آدمخواری دو کار مهم انجام می دادند: نخست اینکه از گندیدن لاشه مرده و شیوع بیماری جلوگیری می کردند و دوم اینکه بخشی از غذای خودشان را از این راه تامین می کردند. بنابر این بر خلاف ما آنها برای لاشه ی مردگان بیشتر ارزش مادی و عملی قایل بودند؛ تا اینکه ابعاد فراطبیعی و ماورایی متصور شوند.

1

برای درک اخلاقی بهتر آدمخواری، در نظر بگیرید که اغلب ما همین امروز هم بسیای از خویشاوندان ژنتیکی خودمان را سلاخی می کنیم و می خوریم. همه ی این حیواناتی که ما به مصرف خوراک می رسانیم با ما اجداد مشترک دارند. بنابر این انسانها در گذشته دستکم از این حیث به ما برتری داشتند که برای تهیه ی خوراکشان، میلیونها جاندار را سالانه شکنجه و آزار نمی دادند و تنها به لاشه ی بی جان آنها کفایت می کردند.

از حدود ده هزار سال پیش به این سو رسم دیگری هم در میان انسانها رایج شد و آن خاکسپاری مرده بود. آثاری که از قبور مردگان پیش از تاریخ بدست آمده حاکی از تغییر نگرش انسانهای قدیم نسبت به لاشه مردگان از نوع نگرش مادی و پراگماتیک به نوعی نگرشی ماورایی و مذهبی فراطبیعی است. در گور بسیاری از این مردگان، آثاری از مواد خوراکی یا کوزه های آب یا لوازمی یافت شده که برای زندگی بعد از مرگ شخص مرده درون قبر او قرار داده می شد. بنابر این احتمالا مترود شدن سنت آدمخواری و رواج سنت خاکسپاری ریشه در مذهب و رواج دیدگاه حیات پس از مرگ دارد. از زمانی که انسانها به این نوع حیات فراطبیعی دست یافتند مرده خواری را هم فراموش کرده و مرده پرستی را جایگزین آن کردند.

شاید در میان هیچ قوم و طایفه ای به اندازه ی ایرانیان موضوع مرده پرستی و تقدس مردگان رواج نداشته باشد. شک نیست که لاشه ی مرده را یا باید دفن کرد یا سوزاند یا به مصرف خوراک حیوانات و انسانها رساند. چون لاشه ای که بر روی زمین بماند اسباب شیوع بیماری می شود. تفاوتی ندارد که این لاشه متعلق به چه کسی باشد. لاشه ی انسانها هم دقیقا همان کارکردی را دارد که لاشه ی حیوانات دارد–یعنی تا زمانی که شخص جان دارد ارتباط او را با جهان خارج برقرار می کند و هر زمان که جان داد به سرعت فاسد می شود. هیچ شفا یا معجزه و حیاتی در لاشه ی انسانها نیست که اگر لاشه ی انسان توانایی شفای بیمار یا معجزه می داشت می توانست این معجزه را نخست در حق صاحب اولیه ی خود بجا آورد و دستکم وی به اندازه ی پست ترین اشکال حیات مادی، در جهان حضور داشته باشد.

ما ایرانیان علاوه بر مرده پرستی، سنت مرده خواری را هم کماکان ادامه دادیم. مثلا برخی سایتهای شیعه درباره خوردن خاک قبر امام حسین به عنوان خوردن بخشی از بدن او به خواننده آگاهی های مذهبی می دهند. این سنت خاک خوری احتمالا از زمان توبره کشیدن مرقد امام حسین در کربلا در سال ۱۸۰۲ آغاز شد. در آن زمان وهابیان نه تنها بنای قبر امامان شیعه (علی و حسین) را بکل خراب کردند بلکه محتویات برخی قبرها را هم تخلیه کردند و تجارتی با عنوان فروش بخشی از تابوت یا کفن یا خاک قبر امام حسین از همان زمان آغاز شد. البته خراب کردن قبر امامان مطلب جدیدی نیست و این اتفاق مکررا در طول تاریخ رخ داده. . امروز بسیاری از این قبرها پس از هزار و چهارصد سال حتی مرده ای هم ندارند؛ با این حال این موضوع بی اهمیت باعث نمی شود که سران جمهوری اسلامی میلیون ها دلار پول ملت ایران را کماکان خرج توسعه ی قبرهای هزار و چهارصد ساله نکنند یا مردم ایران زندگی شان را برای بازدید از این قبرها به حراج نگذارند.

در بدترین شرایط اقتصادی کشور ایران و دورانی که بسیاری از زندگان برای ادامه حیات دچار مصیبت و تنگدستی هستند؛ دولت روحانی ۲۵۰ میلیارد تومان دیگر برای بازسازی این قبرها اختصاص داد. این مبلغ را اگر با هزینه ی ساخت ضریح جدید برای دو امام شیعه و هزینه ی ساخت مقبره ی جدید برای یک امام دیگر جمع بزنید، از هزینه ی درمان تمام بیماران سرطانی و بیماریهای خاص در ایران بیشتر است. حساب کنید فقط از ابتدای عمر جمهوری اسلامی چه میزان از این پول ها از زندگی زندگان کسر شده تا خرج جنازه ها شود؟

نظرات