سرور مهندس پرویز ظفری
خرد را و جان را که یارد ستود// وگر من ستایم که یارد شنود ( فردوسی )
ما در سخت ترین وپر امید ترین دوران جنگ هزار ساله ی زندگی فرهنگی خود هستیم . امیدوارم که فتح الفتوح فرهنگی ایرانیان را در روزهائی نه چندان دور جشن بگیریم .
باید از سر چشمه های حیات فرهنگی خود بیا غازیم . به یاری همه ی دانش های این روزگار به باز بینی گذشته ی دور ودراز وپر فرود و فراز خود باشیم . بختمان بلند است . دور از چنگال خونریز مردمکشان میتوانیم صدایمان را چنان بلند سر دهیم که همه ی جهان هستی آنرا بشنود وبرای همیشه ی روزگار به گونه ی سنگ نبشته ای جاویدان آنرا ثبت کند . شبکه ی رایانه ای را میگویم . ارزش ها را از نو بسنجیم .پنیکو بد را معنا کنیم . کشمکش ما از اینجا آغاز میشود .
من میگویم جان نیکوست و خرد نیکوست . اگر دنبال مقدسات می گردیم باید جان و خرد را در یابیم . این جوشش زلال سر چشمه ی فرهنگ ما پس از گذشت هزاره ها همچنان پاکیزه و زلال است . اما باورها ؟ آنها را چگونه ببینیم ؟ : باورها سنجیدنی اند . از راه خرد که کار برد دانش در پیشرفت جان و هستی اش معنا میکنم باید سنجیده شوند .
باورها محترم نیستند . آنچه محترم است جان انسان هاست ، انسانهایند ، آنها که هر زمان در پرتو دانش ها و کاربرد آنها در پاسداری از جان باورها را بی ترس وباک از راه خرد عیار میزنند و سره از ناسره جدا می کنند و هر روز به باوری تازه ، دانشی تر ، پاکیزه تر ، درخشان تر و سودبخش تر میرسند . این عیار زدن باورها تا بی کران زمان ودر همه ی هنگام ها و هنگامه ها دنبال میشود ، بی ایست و بی خستگی . ابزار این سنجش از این دست به آن دست واز این نسل به آن نسل همواره وهمیشه جاریست . هزار سال است که دست های ما را از دست زدن به این کار باز داشته اند .
هزار و اندی سال پیش پس از شکسته شدن شمشیرها وبه خاک افتادن دلیرانی چون ابومسلم ، یعقوب ، بابک ، مازیار و …. دوران بیداری و روشنگری ایران آغاز شد وپهلوانان اندیشه و فرهنگ به جای نیزه های پولادین نیزه قلم بر گرفتند و پای در پهنه ی پیکار رهائی بخش نهادند .
رازی ، پور سینا و فردوسی بزگ اختران فروزان این دوران زرین فرهنگ مایند . به نیروی اندیشه ی آنان ایرانی دوباره جان گرفت . گر چه این بزرگمردان در زیر فشار آدمکشان بیابان های آسیای میانه که به خدمت خلیفه های بغداد در آمده بودند در نداری ، در به دری و بی کسی جان سپردند ، ولی میراث آنان بر جاست .
ما امروز پس از سده هائی که سر به هزاره می کشد از زیر تیغ خونریز پاسداران دین وشریعت سر رافراخته ایم تا جنبش روشنگری سرکوفته ی هزاره ی پیش را در جهانی که بر موج الکترونیک سوار است به پیروزی برسانیم .
پیروزی در این راه ، برتری وغلبه همه انسانی ملت ما خواهد بود ، روزی که نشیب دراز پایان یابد وراه ما به فرازی تازه گشوده شود . راه به سوی این نبرد غرور آفرین باز است . پهنه ی این نبرد گوی زمین و پیکارگرانش هر ایرانی دل آگاه وآرزومند رهائی از طلسم هزاره ای آکنده از زور ، فشار ، بریده زبانی ، سرکوب و مردمکشی است .
از بخت خود سپاسگزار باشیم که در دوره ی دگرگونی های بنیادی زنده ایمو امید راندن اهریمن از دل و جان ، اندیشه وروان و ایرانمان در ما نیروئی شگرف آفریده است
نظرات