پاینده ایران
دوستان و یاران دیرین رستاخیز خدایی پانایرانیسم
با فرارسیدن پانزدهم شهریورماه یکهزار و سیصد و نود خورشیدی (ششم سپتامبر ۲۰۱۱ مسیحی)، هفتاد سال از پیریزی بنیاد مکتب پانایرانیسم و پدید آمدن اندیشه اهورایی ایرانپرستی، سپری میشود.
خدا را سپاس که هنوز جرقۀ این رستاخیز همهایرانی در دلهای پاک هزاران تن از زنان، مردان و نوباوگان ایرانزمین پرتو دارد و نورانی است. باید پذیرفت که بسیاری از همگامان دیرین، با بیش از شست و پنجاه سال پیوستگی و همگامی پاک و بیآلایش خود، اکنون به دورانی از زیست سرفرازشان رسیدهاند که دیر یا زود، زندگی را بدرود خواهند گفت. و این هشدار است بر همۀ ما که پیش از فرو رفتن جرقههای رستاخیز، برای پایداری آن چارهجو باشیم.
میدانیم بسیاری از دوستان پابرجای، بویژه باشندگان درونمرز، با رویداد بهمنماه ۱۳۵۷ و در پی آن، آنچه را که در توان خود داشته و دارند، بکار بردهاند و در راه خود درد تیربارانها (روانشاد دکتر محمد رضا عاملی)، زندانها، بیدادگاهها و شکنجهها (دکتر عبدالله افسرپور – مهدی صفارپور) را بدوش کشیدهاند.
میدانیم آنان که پس از بهمنماه ۱۳۵۷، ناچار به سرزمینهای بیگانه کوچ کردند، تا کنون بر پیمان خود استوارند و تا توانستهاند از هر پروا برای بازگو کردن و شناساندن اندیشههای پانایرانیسم به دیگران و رسانههای جهانی، بهره جستهاند و همچنان در این راه هستند.
از سوی دیگر، میدانیم که اندامان و سازمانهای درونمرزی، با همۀ دلبستگی و توانایی خود، نمیتوانند آنچه را که میخواهند و باید، انجام دهند تا کوششهای ایرانپرستی را راهبر باشند، چرا که زیر فشار و خبریابی رژیم هستند و چه بسا خبرچینانی در میان دارند که گاه “کاسه از آش داغتر” اند .
از این روست که پیمانداران و همگامان پانایرانیسم نشسته در برونمرز و پراکنده در سرزمینهای گوناگون جهان، در آستانه سال هفتاد از آغاز رستاخیز پانایرانیسم و بپاس جانباختنها و شکنجههایی که بر بسیاری از فناشدگان این راه، فرود امده است، آغاز دوران نوین کوششهای ایرانپرستی، برپایۀ آموزشهای بنیاد پانایرانیسم را، بایسته میدانند و همه پیمانداران را به همگامی و دستیاری فرا میخوانند.
بیااید پیش از آنکه پرواها سپری شوند، بار دیگر به کوششی نوین دست یازیم. بویژه اکنون که افزارهای رسانهای کار دستیابی به یکدیگر را بسی آسان کرده است و خرجها را ناچیز.
بیایید همبستگی نوینی پایدار کنیم تا بتوانیم درفش هفتادساله رستاخیز پانایرانیسم را در سراسر جهان به جنبش آوریم و تا میتوانیم، ایرانیان ناآگاه به خواستهای تاریخی میهنمان را، آگاه کنیم و بر جهانیان نیز بار دیگر ایران و ایرانیان را، بشناسانیم.
در این کار بزرگ، هرچه گستردهتر، پانایرانیسم، این یگانه رستاخیز همهایرانی، باید جایگزین راستین همۀ نابکاریها و یورشهای بیگانه و رو در روی فرهنگ رخشای ایرانی شود. راستیها افشا شوند، دستاندرکاران کشتار و شکنجه، آنان که نخستین جایگاه شناسایی پروردگار یکتا را به نشستگاه بتپرستان مزدور و سرسپردگان دشمنان و غارتگران آزادی گراییدهاند و زیر چتر پرفریب دین، دارایی و هستی مردمان امروز و آیندگان میهنمان را به یغما گرفتهاند، در بند آیند و به سزا سپرده شوند.
این تنها هشدار تاریخ و فرمان خون کشتهشدگان دوران یورش سیاهچهرههای دزد و یغماگر کنونی بر میهن بزرگ و کهنسال ایرانیان است، نه فردی آهنگ فرمانروایی و دستوردهی دارد و نه کسی را آزادی و پروا هست که به نام این رستاخیز و رو در روی آرمانها و اندیشههای پانایرانیسم، گامی بردارد.
آنچه را که پذیرا هستید و نادرست میدانید، پیش از آنکه به رسانهها بسپارید، با همۀ دوستان کنکاش کنید و بیشترین برداشتها را جایگزین پیشنهادها بنمایید.
پروردگار جهان شما را و همۀ ایرانیان را در این کوشش یار باشد و پیروز گرداند.
امیرهوشنگ حمیدی
کامیاب باشید
ه امید باز پس گیری سرزمینهای فلات ایران