چرخش روحانی: رای از اصلاحطلبان، سازش با رهبر و سپاه
۷ مرداد ۱۳۹۶
روشنک آسترکی
نزدیکی حسن روحانی و تیم دولت به راست افراطی و سپاه این روزها برجسته شده است؛ موضوعی که در برخی رسانهها از آن به عنوان «آشتی روحانی و سپاه» یاد میشود.
این «آشتی» اما اصلاحطلبان را نگران کرده به نوعی که از تریبونهای رسمی بحث «سهمخواهی» از دولت دوازدهم و به ویژه کابینه را مطرح میکنند. آنها حتی نگران از دست دادن چهرههای خود چون شهیندخت ملاوردی در دولت بعدی حسن روحانی هستند.
حسن روحانی در آستانه دوازدهمین دور انتخابات ریاست جمهوری با اتخاذ مواضعی تند نسبت به سپاه پاسداران و جریان راست حکومت، توانست افکار عمومی و به ویژه اصلاحطلبان و طرفداران شکست حصر «رهبران جنبش سبز» را تحت تاثیر قرار دهد.
شوک و دستبوسیِ آشنا
روحانی در حالی که کارنامه قابل قبولی در دولت یازدهم بر جا نگذاشته و در بُعد اقتصادی نتوانسته رضایت مردم را جلب و بهبودی ملموسی در شرایط معیشت آنها ایجاد کند، با حمایت و تلاش اصلاحطلبان توانست بیش از ۲۳ میلیون رای را به نام خود ثبت کند و در انتخابات ریاست جمهوری اردیبهشت ۹۶ پیروز شود.
اما تنها چند روز پس از انتخابات بود که رو دست زدن به اصلاحطلبان از سوی تیم دولت آغاز شد.
در حالی که در نخستین روزهای خردادماه اصلاحطلبان در حال برنامهریزی و انتخاب مهرههای پیشنهادی خود برای حضور در کابینه دوازدهم بودند و رویای دوازده ساله بازگشتشان به قدرت با پیروزی دوباره حسن روحانی میرفت که به واقعیت بپیوندد، حسام الدین آشنا، مشاور رئیسجمهور در امور فرهنگی و رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک و یکی از امنیتیترین چهرههای دولت، نخستین شوک را به اصلاحطلبان وارد کرد.
او در یکی از توییتهای خود نوشت: «کاسبان به اصطلاح اصلاحطلبی که باجخواهی رسانهای و سیاسی از رئیس جمهور را آغاز کردهاند، بدانند روحانی خاتمی نیست؛ نه تعارف میکند نه ماخوذ به حیا میشود.»
حسام الدین آشنا این ورشکستگی اصلاحطلبان در کاسبی انتخاباتی را با دستبوسی جنجالی از احمد جنتی، یکی از نمادهای اصلی اقتدار نظام و جریان راست، به رخ آنها کشید و پس از آچمز شدن اصلاحطلبان با توضیح درباره دستبوسیاش تیر خلاص را درباره خواست و مسیری که دولت دوازدهم طی خواهد کرد به اصلاحطلبان شلیک کرد: «ما همه میتوانیم با وحدت و اتحاد و همبستگی و آرامش، با کمک از رهبر عزیز و فرهیختهای که من حاضرم برای برخی امور دهها بار دست ایشان را ببوسم، مشکلات را حل کنیم.»
به نام اصلاح، به کام سپاه
در حالی که حسام الدین آشنا پیامهای پی در پی به اصلاح طلبان ارسال میکرد، حسن روحانی در آن سو به ترمیم روابط خود با سپاه و تیم لاریجانی، و در یک کلام «رهبر»، مشغول بود و گام به گام به سوی آنها حرکت میکرد.
این در حالی بود که راهکار حسن روحانی در هفتههای منتهی به انتخابات و در طول تبلیغات انتخاباتی ایجاد رودرویی کلامی با رهبر جمهوری اسلامی بود؛ لفاظیهایی که کام اصلاحطلبان را شیرین و آنها را برای رای دادن به روحانی بیشتر مشتاق میکرد.
حسن روحانی با افشاگری علیه کسانی که امروز به سوی آنها میچرخد و با آرای گردآوری شده توسط اصلاحطلبان، پیروز شد. حالا دیگر نیازی به اصلاحطلبان نیست و دلیلی ندارد که روحانی به آنها که در انزوا و حاشیه هستند، «سهم» یا «باج» بدهد. هم سهم و هم باج را باید به آنهایی داد که «تفنگ» دارند!
احمد بارکیزاده kayhan.london©
در واقع حسن روحانی در هفتههای پیش و پس از انتخابات در یک قاب، اما با دو تصویر متفاوت ایستاد:
در یک تصویر فریبنده و فریبکار، در سخنانی کنایهآمیز به سپاه تاخت که «بخشی از اقتصاد دست یک دولت بیتفنگ بود که آن را به یک دولت با تفنگ تحویل دادیم، این اقتصاد و خصوصیسازی نیست» و همچنین در کلامی پر از کنایه در تبلیغات انتخاباتی، چهار دهه نظام را زیر سوال برد که «مردم ایران یک بار دیگر اعلام خواهند کرد، کسانی را که در خلال ۳۸ سال گذشته تنها خواستار اعدام و زندان بودهاند، تائید نمیکنند. ما به این منظور وارد رقابت دراین انتخابات شدهایم که به کسانی که مرتکب خشونت و افراطگرایی میشوند بگوییم که دوره شما پایان یافته است».
در تصویر دیگر اما پردهی فریب کنار میرود؛ روحانی به تمجید از سپاه میپردازد و مشاور فرهنگیاش به دستبوسی جنتی و «رهبر» خم میشود.
به چه دلیل روحانی بین دو تصویر در حال بندبازیست؟ چرا دو تصویر با دو زبان متفاوت از خود به نمایش میگذارد؟
شاید برای پاسخ به این پرسش باید تأکید کرد که روحانی در قاب و چهارچوب نظام ایستاده است. البته خود اصلاحطلبان نیز خارج از این چهارچوب نیستند. ولی آیا مناسبات و توازن قدرت در نظام و رابطه با نظام بینالملل باعث شده که حسن روحانی به دو تصویر در آید؟ آیا او «اعتدال» ادعایی خود را در این دوچهرگی میداند؟!
یک نظام، یک نگرانی: براندازی!
روحانی که خاستگاه خود را روحانیت مبارز و جناح راست میداند، که زمانی مورد تاخت و تاز روزنامههای اصلاحطلب بود، بیمیل نیست گاهی پایگاه سنتی خود را با پایگاه عاریتی از اصلاحطلبان که توان بسیج آرای بیشتری دارند تکمیل کند. او پیش از انتخابات دریافته بود که با توجه به کارنامه نظام، اپوزیسیون بودن و حصر و زندان، اعتبار میآورد؛ در نتیجه با هوشمندی از سرمایه اجتماعی حصر و زندان، رندانه بهرهبرداری کرد. اما این بهرهبرداری که با لفاظی علیه رهبر جمهوری اسلامی و سپاه صورت گرفت از سوی جریان مقابل بیپاسخ نماند. از یک سو، خامنهای سرنوشت بنیصدر را به یادش آورد؛ و از سوی دیگر، با حمله هماهنگ ائمه جمعه و در کنار رگبار مواضع تند فرماندهان سپاه، به او حالی شد که پا را از گلیم نظام درازتر نکند.
در همین حال عدهای دیدار فرماندهان سپاه با حسن روحانی را اتمام حجتی به منزله ابلاغ هشدارهای روشن به او تلقی کردند. احمد جنتی به عنوان رئیس خبرگان حمله به سپاه را کوششی برای حمله به خامنهای خواند و گفت: «آنان [روحانی و هوادارانش] میخواهند به جنگ رهبری بیایند اما چون نمیتوانند با رهبری مقابله کنند اسم سپاه را میبرند.»
با دریافت این هشدارها حسن روحانی که کوشیده بود روابط خود را با رهبری بهبود ببخشد، میکوشد در کنار تحکیم روابط خود با دو قوهی مقننه و قضاییه، از سپاه نیز دلجویی کند تا در موقع لزوم «تفنگ» و «دولت» را در کنار هم به کار بگیرد. او میکوشد با سپردن نقش بیشتر به سپاه در اقتصاد و کارهای عمرانی از فشارهای آتی به خاطر تحریم بر روی دولت بکاهد و هزینه تحریمهای جدید و تهدیدهای پیش روی جمهوری اسلامی و ناکارآمدی برجام را با کلیت نظام تقسیم کند.
در آن سوی جهان، روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا نیز جایگاه روحانی را در نظام تضعیف کرده است. دولت جدید آمریکا با ناچیز شمردن برجام تصمیم گرفته نه تنها آن را به ابزاری برای فشار بیشتر تبدیل کند بلکه بر تحریمهای جدید نیز میافزاید و حتی صریحا سخن از «تغییر رژیم» میگوید.
در شرایط جدید، اگر ادامه پیدا کند، همهی نظام در یک کشتی نشسته است. با تحریمهای تازه آمریکا، این واقعیت به حسن روحانی تفهیم شد که باید از نشستن بین دو صندلی دست بردارد. به ویژه آنکه در دومین و آخرین دور ریاست جمهوری، دیگر به رأی کسی نیازی ندارد. از همین رو به نظر میرسد کابینه دولت دوازدهم نیز پیرو این سیاست چرخشی، محافظهکارتر خواهد بود و انتظار اصلاحطلبان به چند پست غیرحساس و جانبی محدود خواهد شد.
نظام نگرانی مهمتری از سهمخواهی اصلاحطلبان حکومتی دارد که نهایتا در چهارچوب نظام میمانند. این نگرانی را آیتالله احمد جنتی در آخرین سخنان خود در نشست هیئت رییسهی مجلس شورای اسلامی و کمیسیونهای آن به روشنی بیان کرده است: «مهمترین مسئلۀ فتنه براندازی است و براندازی مسئله ای نیست که در برههای از زمان مطرح بشود و بعد رهایش بکنیم و سراغ مسائل دیگر برویم… دشمن در فکر براندازی است… میخواهد این براندازی را از داخل شروع کند چرا که از خارج نتوانست به نتیجه برسد.»
بر گرفته از :[کیهان لندن شماره ۱۲۱]
نظرات