کیسه قدرت برای خرید اهداف؛ نقش آب و انرژی در قدرت اسراییل
۲۰ آذر ۱۳۹۴
مجید بچاوی
جدال برای تسخیر و مدیریت منابع جدید انرژی در کنار سرمایهگذاریهای کلان در امر مدیریت منابع آبی و موضوعاتی ازایندست، نشان از تغییر بیشازپیش استراتژیها و سیاستهای کلان کشورها برای تضمین آیندهای قدرتمند برای خود است. خشکسالیهای پیدرپی، تغییرات آبوهوایی جهانی، نیاز روزافزون به انرژیهای کمهزینه جدید با آلایندگی پایین نیز عواملی برای سوخترسانی به این جریان جدی و مهم به شمار میروند. انرژی و آب نقشهایی بسیار کلیدی در مناسبات سیاسی آینده بازی خواهند کرد و بهعنوان اهرمهایی برای چانهزنیهای بیشتر به کار گرفته خواهند شد. باشگاه قدرت کنونی جهانی که هر عضو جدیدی را بهراحتی نمیپذیرد، بهدقت فعالیتهای کشورهای توسعهنیافته و یا درحالتوسعه را رصد میکند. برخوردهای شدید و عدم رضایت به اتمی شدن کشورهای دیگر نه از روی برنامههای کوتاهمدت و از روی دشمنیهای تاریخی است، بلکه برای این است که ملتهای مجهز به انرژیهای پربازده و قدرتمند، مانند انرژی اتمی، وارد باشگاه قدرت جهانی شده و در آینده امکان اعمالنظر پیدا خواهند کرد. کشورهایی که در آینده از این مواهب مدیریت آب و انرژی بهرهمند باشند که البته بستگی به عملکرد آنها در دوران کنونی دارد، تکیه کمتری به توان نظامی خود خواهند داشت و مقاصد سیاسی و ژیوپلیتیکی خود را از طریق این دو موضوع حیاتی پیش خواهند برد؛ بنابراین مدیریت آب در امروز و برنامههای بلندمدت برای دسترسی به انرژی کمهزینه و پربازده آنچنان حیاتی و جدی هستند که وجود یا عدم کشورها در آینده را رقم خواهند زد. در ادامه به بررسی اهمیت آب میپردازیم و بخشی از سیاستهای آبی اسراییل در آفریقا را مطرح خواهیم کرد.
کمبود آب آشامیدنی و بحرانهای کنونی
در حال حاضر بیش از ۷۸۰ میلیون نفر در جهان به آب سالم آشامیدنی دسترسی ندارند و برآورد میشود که تا سال ۲۰۳۰ بیش از ۴۷% از جمعیت جهان در این وضعیت قرار خواهند گرفت. از سوی دیگر میدانیم که ۹۷% از آبهای موجود در جهان بهطور مستقیم غیرقابلنوشیدن هستند و تنها ۳% از آبهای جهان شور نیستند و از این میزان، کمتر از ۱% بهطور مستقیم قابلاستفاده انسان هستند. این موضوع حساسیت موضوع آب را افزایش میدهد و احتمال تحقق این جمله که: «جنگ آینده بر سر آب خواهد بود» را تقویت میکند. عادل درویش، نویسندهٔ کتاب «جنگ آب ـ برخوردهای آینده در خاورمیانه» مدعی است که حداقل دو بار بر سر آب در خاورمیانه جنگ درگرفته است و میگوید که نواری از آریل شارون در دست دارد که او در آن میگوید که دلیل جنگ ششروزه در ۱۹۶۷ میان اعراب و اسراییل بر سر آب بوده است و حتی اضافه میکند که دلیل عمدهای که اسراییل از اشغال بلندیهای جولان دست برنمیدارد هم همین مقولهٔ آب است. (بلندیهای جولان مشرف به دریای جلیله هستند. دریای جلیله منبع عمده تامین آب اسراییل و ۲۰ هزار شهرکنشین یهودی است که در ساحل آن ساکن هستند، بزرگترین منبع آب شیرین اسرائیل و تنها آب شیرین طبیعی این کشور است که کمعمقترین آب شیرین سراسر جهان نیز بشمار میرود). به ادعای عادل درویش جنگ ۱۹۸۹ بین سنگال و موریتانی بر سر آب رودخانهٔ سنگال بوده است و همینطور اضافه میکند که در موارد مکرر بین عراق و سوریه بر سر آب رودخانهٔ فرات درگیریهای محلی درگرفته است؛ بنابراین در گذشته نزدیک نیز شواهدی بر جدی بودن مساله آب و درگرفتن جنگ بر سر منابع آبی را میتوان یافت که دلیل شناخته نشدن آنها به «جنگهای آب» عدم پرداختن رسانهها به این موضوعات با چنین کلیدواژههایی است.
اهمیت نیل برای مصر
ضربالمثلی باستانی است که میگوید: مصر هدیه نیل است و حقیقت هم این است که اگر آب نیل نبود سرزمین مصر بسان یک کویر لمیزرع بود. درستی این ضربالمثل با نگاه به نقشه و تاریخ مصر قابل اثبات است. مصر تمدنی است که در کنار رود نیل بزرگ و با تکیه بر آن به وجود آمده است. در حال حاضر نیز بخش عظیمی از آب آشامیدنی و کشاورزی مصر از همین رود تامین میشود. هرگونه تهدیدی برای نیل تهدیدی برای مصر به شمار میآید و بدون نیل، مصر قابلتصور نیست؛ اما موضوع این است که سرچشمههای دو نیل که پس از پیوستن به هم نیل بزرگ را تشکیل میدهند در نقاطی دوردست قرار دارند و راه درازی را پیش از ورود به مصر و سرریز شدن به مدیترانه میپیمایند. این موضوع در سالهای دور گذشته نگرانیای را برای مصر در بر نداشت ولی این امنیت خاطر دوام خود را از دست داده است. برای روشن شدن این موضوع دو نیل را معرفی کرده و سپس جایگاه و اهمیت سد النهضه را شرح خواهیم داد.
نیل سفید: سرچشمه آن دریاچه ویکتوریا است و از دریاچه آلبرت در اوگاندا میگذرد و سپس در خارطوم سودان به رود نیل آبی میپیوندد.
نیل آبی: از دریاچه تانا در اتیوپی سرچشمه میگیرد. محلهای بالایی این رود مقدس تصور میشود و اعتقاد است که این همان رود گیهون است که در سفر پیدایش بهعنوان رودی تصویر شده است که از بهشت میآید. این دو رود پس از پیوستن در خارطوم، پایتخت سودان، نیل بزرگ را تشکیل میدهند که ازآنجا به مصر و سپس به دریای مدیترانه میرسد.
سد النهضه (رُنسانس)
سد النهضه (که دولت اتیوپی در سال ۲۰۱۴ اعلام کرد ۴۰% از آن به اتمام رسیده است) بر روی نیل آبی قرار گرفته و دولت اتیوپی نیز در عملی کردن آن اصرار دارد. این سد با هزینهای در حدود پنج میلیارد دلار یکی از بزرگترین سدها در قاره آفریقا است.
ارتفاع این سد بیش از ۱۵۰ متر ارزیابی شده و طول آن به حدود دو کیلومتر میرسد. این سد در آینده ظرفیت تولید بیش از شش هزار مگاوات برق یا سه برابر ظرفیت بزرگترین سد مصر یعنی «اسوان» را خواهد داشت. همچنین این سد در نزدیکی مرزهای اتیوپی با سودان (در حدود ۲۰ تا ۴۰ کیلومتری آن) است و بزرگترین سد آبی-برقی در قاره آفریقا و دهمین سد بزرگ جهان برای تولید برق به شمار خواهد رفت. همین امر موجب نگاه و حساسیت کشورهای حوزه نیل به آن شده است. نکته مهمی که درباره سد النهضه باید گفت این است که نشانههایی از حضور و نفوذ اسراییلیان در طراحی و پیش برد این سد وجود دارد. با توجه به ایده یهودی «از نیل تا فرات» و سیاستهای اسراییل در این منطقه و تلاشهای پیگیر در تحقق این ایده، حضور اسراییل در این پروژه برای مصر و دیگر کشورهای آفریقایی بسیار مهم است.
رول نیل از دیرباز محل مناقشاتی جدی بوده که منجر به قراردادها و تفاهمنامههایی شده است. از آن جمله پروتکل رم که در مورخ ۱۵ آوریل ۱۸۹۱ میان انگلیس و ایتالیا (استعمارگر اریتره و سومالی) امضا شده و بهموجب بند سوم این قرارداد ایتالیا تعهد کرده بود که هیچگونه تاسیسات آبیاری روی شاخههای نیل برپا نکند که به ضرر سهمیهبندی آبی مصر باشد و همچنین انگلیس و منلیک دوم امپراتور اتیوپی در مورخه ۱۵ مه ۱۹۰۲ در شهر آدیسآبابا قراردادی بستند که بهموجب آن کشور اتیوپی متعهد شده تاسیسات آبیاری روی نیل آبی، دریاچه تانا و رودخانه سوبات برپا نکند که مخل سهمیه آبی مصر باشد.
قراردادی دیگر در سال ۱۹۲۹ میان انگلستان که بخش زیادی از شمال و شرق افریقا را در استعمار خود داشت و مصر منعقد شد که در آن قرارداد ۵۵٫ ۵ میلیارد مترمکعب از آب رود نیل سالانه در اختیار مصر باشد. در قرارداد تکمیلی به سال ۱۹۵۹ میان مصر و سودان همین میزان که تقریبا ۸۷% از کل میزان آب نیل است در اختیار مصر قرار گرفت و همچنین مصر حق وتو در تمام طرحهایی که بر سر راه نیل ساخته میشوند و ممکن است سهم آب مصر را کم کنند پیدا کرد.
اما با حذف مصر و سودان بهعنوان مخالفان، قرارداد جدید توسط کشورهای بالادست رود نیل در تاریخ ۱۴-می-۲۰۱۰ در اوگاندا امضاء شد. «چارچوب همکاری حوزه نیل» نام قراردادی است که بنا است تا جایگزین پیمان سال ۱۹۵۹ شود. پنج کشور اوگاندا، رواندا، تانزانیا و اتیوپی و کنیا با امضای موافقتنامه جدید به دو کشور دیگر حوزه بالادست نیل (بروندی و جمهوری دموکراتیک کنگو) یک سال فرصت دادند تا با امضای آن به جمع این کشورها بپیوندند. بر اساس چارچوب جدید تعیین شده، «کمیسیون حوزه نیل» Nile Basin commission جایگزین «طرح حوزه نیل» Nile Basin Initiative شده و از این به بعد تمام پروژههایی که مربوط به این رودخانه باشد را بررسی، تصویب و یا رد مینماید.
در بررسی روابط اسراییل با کشورهای آفریقایی، حضور اسراییل در این کشورها بهخوبی دیده میشود. پیمانهای اقتصادی و امنیتی میان اسراییل و برخی از این کشورها، در اختیار گرفتن منابع طلا و الماس و مهمتر از همه موضوع آب دلیلی مهم برای حضور اسراییل در آفریقا است. ازجمله این کشورها میتوان به اتیوپی اشاره کرد که سرچشمههای ۸۵% کل منابع آبی مصر و سودان را در خاک خود داشته و جایگاه راهبردی در منطقه شاخ آفریقا دارد. اتیوپی وطن یهودیان آفریقایی بوده که اسراییل از آنها در توازن جمعیتی با فلسطینیها استفاده کرده است. سودان کشور آفریقایی دیگری است که میتواند نقشی بسیار مهم و راهبردی را در آینده ایفا کند.
اهمیت سودان: سودان ازنظر جغرافیایی بزرگترین کشور مسلمان در قاره آفریقا محسوب میشد که البته در سال ۱۳۹۰ تجزیه و به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم شد. جمعیت ساکن در جنوب سودان بیشتر تابع ادیان اولیه (آنیمیستها) هستند و مسیحیت در آنجا غالب نیست. س.دان جنوبی از چند منظر اهمیت بسزایی دارد: اول اینکه بین ۶۸ تا ۸۰% کل نفت سودان در سودان جنوبی است. دوم، دو شاخه رود نیل (نیل آبی و نیل سفید) که از بزرگترین رودهای دنیاست و از اوگاندا و اتیوپی سرچشمه میگیرند، پس از گذر از جنوب سودان در خارطوم پایتخت سودان به هم میپیوندند و پس از طی تمام مسیر جنوب تا شمال مصر به دریای مدیترانه میریزد. نیل شاهراه حیاتی کلیه کشورهای حاشیه این رودخانه است. لذا علاوه بر منابع ثروت زیرزمینی مانند نفت، نیل موجب اهمیت سودان بهخصوص سودان جنوبی است. سودان جنوبی به لحاظ منابع جنگلی هم دارای اهمیت است. جمعیت این کشور تازه متولدشده در مقایسه با قسمت شمالی اندک است و تنها حدود ده میلیون از جمعیت ۳۴ میلیونی سودان در جنوب زندگی میکنند بهجز نفت، طلا و اورانیوم نیز از منابع سودان جنوبی هستند.
دیوید بن عوزیل، عضو ارشد سابق دستگاه جاسوسی اسراییل (موساد)، در کتاب خود که با عنوان «روزشمار ماموریت موساد در جنوب سودان در سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۱» منتشر شده است، فاش کرد که اسرائیل در جنگ داخلی سودان در سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۱ دخالت داشته است. عوزیل در این کتاب عنوان میکند که وی همکارانش و شماری از افسران ارتش اسراییل در عمل در کنار جنبش جداییطلب آنیا – نیا، به رهبری ژنرال ژوزف لاگو، در جنگ با ارتش سودان مشارکت داشتند. عملیاتی مانند انهدام پلهای سودان و کشتیهای حامل سلاح و پشتیبانی برای ارتش این کشور و اینکه موساد و ارتش اسرائیل به «ارتش جنوب سودان» در تشکیل گردانها، گروهها و واحدهای نظامی کوچک – برای جنگهای نامنظم ضد ارتش سودان – کمک کرده است از دیگر مطالب این کتاب است. به گفته عوزیل، موساد یک فرودگاه نیز در جنوب سودان برای پرواز و فرود هواپیماهای حامل سلاح و تجهیزات برای «ارتش جنوب سودان» تاسیس کرده بود. ناگفته نماند که اسراییل اولین کشوری بود که سودان جنوبی را تنها یک روز پس از اعلام استقلال به رسمیت شناخت. اسراییل در سال ۲۰۱۲ نخستین توافقنامه در زمینه استفاده از منابع آبی سودان جنوبی را با این کشور امضا کرد.
نتیجهگیری:
تحلیلی که بر اساس اطلاعات موجود که دادهها و شواهد بالا تنها بخشی از آنها بود میتوان داد این است که: کشوری که بر دونقطه بسیار مهم و استراتژیک سد النهضه در اتیوپی که بر رود نیل آبی در حال ساخت است و سودان جنوبی که ورودی رود نیل سفید است مسلط باشد، دو شاهرگ حیاتی کشورهای آفریقایی و بهخصوص مصر را در دست خواهد داشت. دو شاهرگی که با توجه به حضور مستقیم و غیرمستقیم اسراییلیان در دو منطقه فوقالذکر، به نظر میرسد در سالهای آینده در دستان آنان قرار خواهد گرفت. مصر واکنشهای بسیاری نسبت به این موضوع انجام داده و حتی تهدید به عملیات نظامی نیز کرده است ولی آنچه دیده میشود پیش روی پروژه سد النهضه و عمیقتر شدن نفوذ اسراییل در سودان جنوبی است. در آینده و پای میز مذاکرات، در صورت به حقیقت پیوستن تحلیل بالا، کشور یا کشورهای مسلط بر این دو شاهرگ حیاتی قدرت بسیار زیادی برای پیش بردن اهداف خود خواهند داشت. قدرتی که از هیچ بمب و جنگافزاری برنمیآید. آری، جهان آینده جهان کنترل انرژی و مدیریت آب است.
پ. ن: منابعی که برای اطلاعت بالا را از آنها نقل کردیم عمدتا نشریهها و سایتهای تحلیلی انگلیسیزبان هستند. مبحث کتاب عادل درویش و جنگ آب در منابع مختلف انگلیسیزبان منتشر شده است که آقای احمد سیف در مقاله اقتصاد سیاسی آب نیز از آن بهره برده است. این بخش از مقاله ایشان در مطلب بالا گنجانده شده است. البته تحلیل ارایه شده تحلیل و نظر ما است.
http://www.pan-iranist.info/%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D9%87-%D9%82%D8%AF%D8%B1%D8%AA-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D9%87%D8%AF%D8%A7%D9%81%D8%9B-%D9%86%D9%82%D8%B4-%D8%A2%D8%A8-%D9%88-%D8%A7%D9%86%D8%B1%DA%98/
نظرات