حکومت اسلامی نمی تواند نلسون ماندلا را مصادره کند!
بیانیهء مشترک دوازده سازمان سیاسی ِ ملی ـ دموکرات
هموطنان ارجمند، دوستداران استقرار دموکراسی در ایران!
اردوگاه بزرگ سکولار دموکراسی در جهان یکی از بزرگان خود را از دست داده است. این ضایعه را به هموطنان خود تسلیت می گوئیم و یاد و رهنمود های نلسون ماندلای کبیر را در دل و جان خود زنده نگاه می داریم.
اما، طرفه اینکه، در میان اظهار تأسف های بین المللی برای از دست دادن یکی از براندازان تبعیض و «آپارتاید» یا جدا سازی حقوقی و حقیقی مردم، حکومت اسلامی مسلط بر ایران نیز به نوحه خوانی و اشک تمساح ریزی پرداخته است، در حالیکه خود یکی از آخرین بازماندگان اعمال کنندهء آپارتاید جنسی و قومی و مذهبی در جهان کنونی است. اگر تنها یک حکومت نتواند و نباید در این ضایعه بزرگ سهمی برای خود قائل شود، آن حکومت همین رژیم تبعیض گذار، غیر انسانی و آدمی کش اسلامی است که، برآمده از قانون اساسی «خودی ـ ناخودی» ساز خود، درست بر عکس مسیری راه می پیماید که نلسون ماندلای کبیر در آن قدم زده است.
او که، همچون بسیاری از ایرانیان و جهانیان، به خطا می پنداشت که حکومت ساخته و پرداخته شده به دست آیت الله خمینی می تواند حکومتی مردمی، دموکرات و تبعیض گریز باشد به تهران نیز سفر کرد اما در همانجا بود که به وجود زندانیان سیاسی بی شمار پی برد و خواستار آزادی آنان شد.
در وصف منش و کنش نلسون ماندلای کبیر سخن بسیار گفته شده و هر آزاده ای در جهان پژواک صدای خویش را از گلوی او شنیده است. او نمود و نماد آزادیخواهی، دموکراسی طلبی و رفع تبعیض بود و هیچ یک از این اوصاف را نمی توان در رهبران حکومت اسلامی جستجو کرد و یافت.
اما دریغ است که در فرصت کنونی به این نکته اشاره نکنیم که ایران ما نیز ماندلاهای بالقوهء خود را داشته و دارد؛ زنان و مردانی که در راه عقاید آزادیخواهانهء خود رنج زندان و شکنجه و تبعید را برده اند اما نتوانسته اند همچون ماندلا جامعهء خود را به دوران دراز دموکراسی و رفع تبعیض رهنمود شوند. و، به گمان ما، در همین جا نیز لازم است تا از همکار دیگر ماندلا در براندازی حاکمیت تبعیض یاد کرده و به این پرسش پاسخ داد که ماندلاهای ایران باید تا چه زمان چشم به راه همکارانی آن چنان باشند؟ سخن از آقای «فردریک ویلم دو کلرک» است؛ آخرین رئیس جمهور سپید پوست افریقای جنوبی که چون به مسند قدرت دست یافت به دیدار نلسون ماندلا رفت، دست او را گرفت و همچون یاری یگانه او را از آن زندان بلند بیرون آورد، خود انتخابات آزاد برگزار کرد و، چون ملت افریقای جنوبی ماندلا را به ریاست جمهور خویش انتخاب نمود، پذیرفت که معاون او باشد و ماندلا را در فراسازی ملتی یکپارچه و متساوی الحقوق یاری دهد.
براستی «دو کلرک» ما کیست؟ کدام سیاست مدار نشسته در قدرت را باید جستجو کرد که موقعیت های حساس کنونی را، نه در راه سازش های خانمان برانداز اما حافظ رژیم، که در راستای حفظ حاکمیت و منافع ملی تشخیص دهد، به سراغ ماندلائی از ایران برود، از طریق رأی مردم او را بر مسند قدرت بنشاند و خود معاون او شود؟
آری، جایزهء صلح نوبلی که به ماندلای کبیر اعطا شد صاحب دیگری هم داشت و دوشادوش دو کلرک بود که ماندلا آن جایزه را پذیرفته و، ایستاده در کنار او، این سخنان را ایراد کرد:
«من از صمیم قلب از کمیتهء صلح نوبل تشکر می کنم که ما را به مقام برندگان جایزهء نوبل صلح ارتقاء داده است. من همچنین علاقمندم که از این فرصت استفاده کرده و به شریک خود در دریافت این جایزه، یعنی به هموطنم رئیس جمهور اف. دبلیو. دو کلرک تبریک بگویم… ما در اینجا از چالش های دوگانهء جنگ و صلح، خشونت و عدم خشونت، نژاد پرستی و کرامت انسانی، سرکوب و تضییع در برابر آزادی و حقوق بشر، و فقر در برابر بی نیازی سخن می گوئیم. ما امروز در اینجا همچون نمایندهء کوچکی از میلیون ها تن از مردم خویش سخن می گوئیم که علیه سیستمی اجتماعی برخاستند که گوهر آن از جنگ، خشونت، نژاد پرستی، سرکوب، تضییح حق و به فقر کشاندن یک ملت ساخته شده بود…»
و بگذارید ما نیز، در این لحظات خطیر از تاریخ معاصر وطن در بند مان ایران، چشم انتظار مردان و زنانی باشیم که، همچون ماندلا و دو کلرک، ملت ما را از شر حکومتی که گوهر آن در کلمات سادهء ماندلا به وصف کشیده شده آسوده سازند. به قول خانم نسرین ستوده: «بر ماندلا در طول سالیان زندان همان گذشت که بر دیگر زندانیان سیاسی می گذرد: شرایط سخت زندان، توأمبا تلاش برای تحقیر زندانی، تعقیب اعضاء خانواده، مشکلات اقتصادی و حتی لغو پروانه ی وکالت او.اما او همچنان با سماجت بر تحقق رویاهایش پای فشرد؛ رویاهایی که در زمان خود بیشتر به افسانه می ماندند. اگر ماندلا در تحقق این رویاها موفق بوده است، چرا ما نباشیم؟»
و ما، در این لحظات اندوه زدهء از دست دادن انسانی بزرگ، دموکرات و سکولار، احترام عمیق خود را نسبت به همهء زندانیان سیاسی کشورمان و آنانی که در زندانی بزرگ تر که نام دروغین آزادی را بر خود دارد تحت سرکوب حکومت خاموش شده اند ابراز داشته و، همراه به دعوت آنان به اتحاد عمل و برساختن نهاد سیاسی گسترده، سکولار و دموکراتی که بتواند آیندهء ایران را تضمین کند، آمادگی خود را برای کمک به هر کوشش آزادی بخش آنان اعلام می داریم.
به ترتیب الفبا:
اتحاد عشایر و اقوام جنوب ایران
انجمن رهائی جوانان ایران
جبههء مردم بلوچستان
جنبش سکولار دموکراسی ایران
حزب پان ایرانیست ایران (برون مرز)
دفتر برونمرزی جبههء دموکراتیک ایران
سازمان دفاع از حقوق ملی خلق ترکمن
سازمان سیاسی ـ فرهنگی ایران پاد
شبکهء سکولارهای سبز ایران
گروه ایران امید
گروه رایزنی برای اتحاد
نهاد مردمی
نظرات