خانه » تازه ها, مقالات » بگذاریم مردم ایرا ن در فردای آزاد ایران از میان ” دو گزینه ” جمهوری و پادشاهی مشروطه، یکی را برگزینند

بگذاریم مردم ایرا ن در فردای آزاد ایران از میان ” دو گزینه “

جمهوری و پادشاهی مشروطه، یکی را برگزینند

جناب رامین کامران سخن از زنده یاد شاپور بختیارو دو گزینه جمهوری و یا پادشاهی بمیان آوردن “پشت بختیار قایم شدن نیست”. در این میان بیشترین مخالفین جمهوری نکبت آفرین اسلامی از چپ و راست و میانه، جمهوری و یا مشروطه خواه این دو گزینه راهگشای دمکراتیک را پذیرفته اند. در جنبش مردمی دیماه که بویژه جوانان میهن ما و در صف نخستین اش ، زنان و دختران قرار داشتند خواستها و مطالبات مردمان ایران شفاف بیان گردید. بر آمد همه ی شعار ها برکناری جمهوری اشغالگر اسلامی و حکومتگران جنایتکارش بود و بگونه ای هم از تنها شخصیت سیاسی که نام بمیان آورده شد شاهزاده رضا پهلوی بود. و شکی نیست که این خواست مردمی در کف خیابانها ، نه تنها دوستداران ایشان بلکه بسیاری دیگر از نیروهای ضد رژیم را بوجد آورد و امیدوار به آینده کرد. آیا “این شادی و امید واری” و تحسین از مردمی که در برابر حکومتگران ستمگر سینه سپر کردند، “گناه” است؟. کمترین اثر این کنش ها و پشتیبانی از شاهزاده رضا پهلوی این بود، همانگونه که شما خود اشاره کرده اید ، نه تنها واکنش جدی مخالفان رضا پهلوی را باعث شد بلکه مخالفین جمهوریخواه از چپ و ملی گرا برای اینکه از پهنه مبارزات بدور نمانند با شتاب فراخوان هایی را در اروپا و آمریکا برگزار کردند که بر آمدش آمید آفرین است در راستای شکل گیری تشکل های گونه گون سیاسی . در این میان سرانجام پاره ای از گروهها و سازمان های چپ از جمله سازمان فدائیان اکثریت و اقلیت و دیگرانی حزب ” چپ” را بوجود آوردند. همچنین سازمانهای بسیار پراکنده جبهه ی ملی در برون مرز بدنبال ساخت و پرداخت تشکلی هماهنگ هستند. میفرمایید “طرفداران رضا پهلوی روش جدیدی برای دفاع از موقعیت خود جسته اند که عبارت است از دست زدن بدامن شاپور بختیار ، یعنی اینکه برای حفظ میراث بختیار باید دو گزینه را در میدان نگاه داشت. وسپس میگویید ” این حرف بدرد امروز نمیخورد. . در آن دوره رضا پهلوی نه کاندیدای آمریکا بود و نه اسرائیل و عربستان. اما ایشان امروز کاندیدای این سه دولت است.شکی نیست که شاهزاده بر خلاف بسیاری از شخصیت های سیاسی ایرانی ، نه تنها برخورداراز پشتیبانی مردم ایران در درون و برون مرز است بلکه بسبب درک و رفتارو هوشمندی سیاسی اش مورد احترام کشور های جهان است و از جمله آن سه کشوری که از آنها نام بمیان آوردید. جناب رامین کامران باید که سرانجام پس از برکناری جمهوری اشغالگر اسلامی و سران تندخو و نادان و جنایتکار اسلامی، ایرانیانی با فرهنگ و خوب رفتار و کرداری باشند که نهاد های قانونمند جهانی بتوانند با آنها سخن بگویند. از سوی دیگر شما ساختار سیاسی پادشاهی مشروطه را با “ولایت فقیه “یکی دانسته و مینویسید ” این منطق چگونه است ، مثل اینکه بخواهیم ولایت فقیه را حفظ کنیم و اختیارات اش رامحدود. اما جناب کامران، در این میان و در درازای ۳۹ سال حکومت ملایان بر میهن مان ، مردم ایران میتوانند سره را از ناسره جدا کنند و بدرستی تمیز دهند که رژیم گذشته را با همه ی نارسایی هایش بر “ولایت فقیه ” یعنی ساختاریکه رهبرانش از سوی ” خدا” و پیامبرانش چونان دوران برده داری بر مردمان با سرکوب و قتل و جنایت، حکومت میکنند، و کشورشان را در تمام پهنه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و فرهنگی به این روز سیاه کشانده وتمامین ارزش های مدنی، انسانی و شهروندی شان را بربرانه لگدمال کرده اند، ترجیح دهند. چگونه است که برخی از گروهها و شخصیتهای کنشگر سیاسی، بویژه همه آنهایی که از خاستگاهای سیاسی بسته اندیشه وری گذشته، رو بسوی جامعه ی باز و آزاد آورده و دمکرات شده اند، این چنین با زیاده خواهی و برتری طلبی، از هواداران پادشاهی مشروطه و شاهزاده رضا پهلوی، که کم هم نیستند و در جنبش ۷ دیماه در درون کشور تنها نام او را بر زبان آوردند و از او برای نجات میهن شان از شر جمهوری نکبت آفرین اسلامی، یاری طلبیدند میخواهید که گذشته را فراموش کنند وبپذیرند که تنها یک “گزینه” ی سیاسی برای اداره کشور پس از برکناری جمهوری اسلامی وجود دارد و آنهم “جمهوری” است؟! جناب رامین کاران و همه دیگرانی که چون ایشان با یکسونگری آن همانی “خمینی” یعنی فقط جمهوری اسلامی” می اندیشند باید بگوییم که این شیوه نگرش غیر دمکراتیک ، سالیان درازی است که دفترش بسته شده و آزادیخواهان راستین در این میان، تنها راه چاره برخوردار از خردهمگانی را، بگونه “دونگرش” جمهوری و یا پادشاهی مشروطه در رابطه با ساختار اداره کشوردر آینده ، بشمار آورده و چگونگی رسیدن به این رویکرد راهگشا و دمکراتیک را، بر گزاری انتخابات آزاد برای برگزیدن نمایندگان ملت ایران در مجلس موسسان دانسته تا آنها بتوانند شیوه انجام یک همه پرسی ملی را درابطه با “گزینه” جمهوری و یا مشروطه پادشاهی، برگزینند و یا خود تصمیم بگیرنند. بنابراین، این سخن درست نیست که هواداران این راه حل را متهم بر این کنیم که آنها .”خود را پشت بختیار قایم” کرده اند. سخن نا شایسته دیگر شما این استکه میگویید” دوره ایکه بختیار چنین موضعی میگرفت/ منظور دو گزینه است/ رضا پهلوی نه کاندیدای رسمی آمریکایی ها بود، نه اسراییل و نه عربستان سعودی. الان که هرسه اینها است. باز گرداندنش به این امید که میتوان با قانون اساسی قدیم و یا جدید محدودش کرد، رفتن دنبال درد سر است. بنابراین شما هم شاید ناخواسته، بگونه ای در شیپور تبلیغات نادرست جمهوری اسلامی مینوازید.این شیوه کار شما و دیگرانی که چون شما می اندیشند ، راهکاری است تخریبی برای بدر کردن هم آوردان سیاسی از صحنه مبارزات سیاسی و مشکلی را،راهگشا نیست .

۲۶ فرودین ۱۳۹۷

۱۵ آپریل ۲۰۱۸

حسن کیان زاد

نظرات