خانه » تازه ها, مقالات » یادی از مبارز میهن پرست آذربایجانی، رحیم زهتاب فرد

یادی از مبارز میهن پرست آذربایجانی، رحیم زهتاب فرد

۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۲

هومن اسکندریEskandari-190x190

 

اسفندماه ۱۳۹۱ رحیم زهتاب فرد، یکی از میهن پرستان فرهیخته و خوشنام آذربایجان، جهان خاکی را بدرود گفت و به مینوی جاوید پیوست.

این روزنامه نگار و وکیل سابق شورای ملی از زمره رجال پاک و صالح و از فعالین سیاسی وطن پرستی بود که مردم آذربایجان او را به خوبی می شناختند.

 

dsc0126611

زهتاب فرد در شب نوروز ۱۳۰۵ خورشیدی در شهر تبریز به دنیا آمد. دوران کودکی و دبستان را در شهر مراغه گذراند و سپس دوباره به تبریز بازگشت و دوران متوسطه خود را در دبیرستان «رشیدیه» این شهر به پایان برد.

به دنبال اشغال ایران به دست متفقین در شهریور ۱۳۲۰ و فروپاشی حکومت مقتدر رضا شاه، قهرمانان سیاسی تازه نفس، هر یک گوشه ای از بلوای آزادی را به دوش گرفتند و جماعتی را پشت سر خود راه انداختند.(۱)

در این میان آذربایجان و به ویژه شهر تبریز به دلیل وجود قوای نظامی شوروی در آنجا و آزادی عمل وابستگان شوروی، وضعیت ویژه ای داشت. در آذربایجان هر روز ناامنی گسترش می یافت و مردم در وحشت و خوف به سر می بردند. تجاوز سالدات های روسی به جان و مال و ناموس مردم از یک سو و تحریک و کارشکنی ماموران شوروی و عوامل نشان دار آنها برای مداخله در امور داخلی ایران از سوی دیگر، عرصه را به مردم و مسولین حکومت مرکزی دشوار کرده بود.

حضور نیروهای اشغالگر اتحاد جماهیر شوروی در آذربایجان و به تبع آن وابستگان بیگانه پرست به ویژه حزب توده، جوانان میهن پرست و آزادی خواهی چون رحیم زهتاب فرد را به واکنش وادار نموده و آنان را به عرصه سیاست کشاند.

زهتاب فرد با تاسیس کتابفروشی «دانش» در بازار بین الحرمین تبریز، آنجا را به پاتوقی برای حضور میهن پرستان و توزیع نشریات و جراید ملی تبدیل نمود.

جوانان میهن پرست آذربایجانی که حضور اجنبی در آذربایجان و مداخله آنان در امور ایران را علیه شرف ملی خود می دانستند، به فعالیت های علنی برضد اشغالگران شوروی و ایادی آنان برخاستند. زهتاب فرد نیز به تدریج وارد فعالیت های سیاسی و مقابله با اجامر و اوباش حزب توده و فرقه دموکرات شد. مبارزه ای که با اعمال فشار ماموران شوروی و وابستگان آنان در حزب توده، زهتاب فرد را مجبور به ترک تبریز و مهاجرت به تهران نمود.

زهتاب فرد در تهران به عنوان اولین تبعیدی از آذربایجان، با سید ضیاء الدین طباطبایی آشنا شد. همکاری وی با سید ضیاء و علیه پیشه وری و فرقه آذربایجان، منجر به دوستی پایداری میان آنان شد که تا پایان عمر سید ضیا نیز پابرحا بود. زهتاب فرد همواره به او ارادت داشت و سید ضیاء را رجلی وطن پرست می دانست(۴).

رجال سیاسی وطن پرستی چون سید ضیاء و قوام که نمی توانستند ناظر بر فجایع و نیات تجزیه طلبان و مداخله در امور داخلی ایران باشند با متشکل کردن مهاجرین پناهنده آذربایجانی در قالب «جمعیت نجات آذربایجان» و با حمایت های مالی و معنوی گسترده خود، مقاومت های ملی گسترده ای را در مقابله با توطئه تجزیه آذربایجان آغاز نمودند. زهتاب فرد به عنوان دبیر این جمعیت، نقش مهم و قابل توجهی در این مبارزات و مقاومت داشت. در فاصله آذر۱۳۲۴ تا آذر ۱۳۲۵ جمعیت نجات آذربایجان با برگزاری میتینگ های متعدد، شکل دهی مقاومت در شهرها و روستاهای آذربایجان، توجه دادن افکار عمومی به وقایع آذربایجان، تحرک بخشیدن به رجال حکومتی و سیاسی و تماس های مکرر با دیپلمات های بین المللی نقش مهمی در نجات آذربایجان از توطئه تجزیه داشت.

 

dsc02485

عشق و علاقه زهتاب فرد به سرزمین مادری در این حد بود که باعث شد وی با جثه ای نحیف و روحیه ای لطیف، در کنار مبارزین چریک آذربایجانی با بیگانگان و بیگانه پرستان بجنگد. شرح این مبارزات و فعالیت های سیاسی در جلد اول کتاب خاطرات ایشان آمده است. در این خاطرات از همت و پایمردی و فداکاری و وطن پرستی آذربایجانی های غیور و گمنامی سخن به میان رفته است که در هیچ کتاب دیگری به آن اشاره نشده و نامشان در هیچ کتابی ثبت نشده است(۳).

بعد از ۲۱ آذر ۱۳۲۵ و گریز اهریمن از آذربایجان، افراد مرتبط و غیرمرتبط بسیاری تلاش داشتند تا خود را برای آزادی آذربایجان، قهرمان معرفی کرده و از موهبت های این پیروزی بهره ببرند. اما زهتاب فرد با فروتنی همیشگی و اعتقاد قلبی که مبارزه و دفاع از میهن را وظیفه ذاتی خود می دانست، هرگز از این مواهب و مزیت ها که حق او بود و بسیاری دیگر به ناحق از آن بهرمند شده بودند، استفاده نکرد. دغدغه همیشگی او بهبود وضعیت مردم آذربایجان و سایر هم میهنانش بود.

تلگراف دوستی جویانه او به استالین رهبر اتحاد جماهیر شوروی در ۲۱ آذر ۱۳۲۵، نشان از حس مسولیت و دقت نظر او در منافع ملی، به دور از هیجانات سیاسی روز است(۴).

زهتاب فرد پس از آذر ۱۳۲۵ کتابفروشی «فردوسی» را در خیابان فردوسی تهران راه اندازی کرد و با درآمد روزانه آن، زندگی خود و خانواده اش را اداره می کرد و بیشتر وقت خود را در تعقیب خواسته های به حق مردم آذربایجان، رفت و آمد با رجال و شخصیت ها و حضور در میتینگ های سیاسی، تعقیب مذاکرات مجلس، تبادل اخبار و اعلامیه و روزنامه، انتشار بیانیه های علنی و غیر علنی، سپری می کرد.

در سال های ۱۳۲۶ و ۱۳۲۷ نشریه مخفی «تازیانه» را منتشر کرد و همچنین مدیریت داخلی و نویسندگی روزنامه «وظیفه» را بر عهده داشت. در همین سالها جمعیتی خیریه در استان های آذربایجان شرقی و غربی و کردستان تاسیس نمود.

زهتاب فرد اعتقاد داشت که صاحبان اندیشه باید آزادانه در مورد مسائل و جریانات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی روز یا گذشته اظهار نظر کنند و همه باید صمیمانه شعار «یا با ما یا علیه ما» که روزی شعار روزنامه «رهبر» ارگان حزب توده بود، را به کنار نهند.

او می خواست یک روزنامه ملی و مستقل که ناشر افکار ملیون باشد راه اندازی کند. ملیونی که به قول زهتاب فرد هدفمند و صاحب دید سیاسی و مملکتی باشند. ملیونی که به مسائل روز می اندیشند و برای آینده طرح و برنامه دارند، نه ملیونی که تنها شعار می دهند و به تاریخ گذشته افتخار می کنند(۵).

در همین راستا روزنامه «اراده آذربایجان» را در سال ۱۳۲۸ خورشیدی تاسیس کرد که انتشار آن ۲۹ سال و تا سال ۱۳۵۷ خورشیدی ادامه داشت. همکاران اولیه این روزنامه شخصیت های صاحب اندیشه و صاحب قلم آذربایجان چون محمد علی موحد،مهدی مجتهدی، محمود نورآذرف، غلامرضا واحدیف، سید محمدباقر حجازی، حسین فرزاد، جمال فرزاد و شاعرانی چون محمد حسین شهریار، ناصح تبریزی و شعار تبریزی بودند.

در عرصه روزنامه نگاری، ایشان با احساس مسولیت و طیب خاطر، صفحات روزنامه و حتی سرمقاله را در اختیار میهن پرستان قرار می داد. لازم به ذکر است مقالات متعددی از دکتر محمد رضا عاملی تهرانی و محسن پزشکپور و سایر پان ایرانیست ها در روزنامه «اراده آذربایجان» به طبع رسید.

از سال ۱۳۲۹ و با گرم شدن عرصه ملی شدن صنعت نفت، زهتاب فرد نیز صفحات روزنامه و بخش اعظمی از فعالیت سیاسی اش را به این موضوع اختصاص داد. وی ضمن حمایت از ملی شدن صنعت نفت به عملکرد دکتر مصدق، دولت وی و برخی بازیگران سیاسی این رویدادها نگاهی منتقدانه داشت و این انتقادها را در روزنامه اش منعکس می کرد.

این نگاه منتقدانه که در جلد دوم کتاب خاطرات او با نام «افسانه مصدق» منعکس شده ، طرز تلقی او از حکومت و سیاست دکتر مصدق، طرفداران پر و پا قرص ایشان و میراث خواران وی که همواره به صورت تاکتیکی از نام و شهرت دکتر مصدق استفاده می کردند را به شدت برآشفت و بسیاری به او تاختند.

در سال های قبل از انقلاب ۱۳۵۷، زهتاب فرد دو بار در دروره های بیست و یکم و همچنین بیست و سوم مجلس شورای ملی، به وکالت مجلس انتخاب شد. نطق معروف ایشان در مجلس دوره بیست و یک، در مخالفت با لایحه کاپیتولاسیون نشان از مشی ملی، شجاعانه و مستقل این مرد آذربایجانی دارد.

با وقوع انقلاب ۱۳۵۷، زهتاب فرد نیز مانند بسیاری از رجال دیگر خانه نشین و از حقوق اجتماعی خود محروم شد. ایشان اگر چه ممنوع الکار، ممنوع المعامله و ممنوع المنبر (۶) شده بود همواره در نشست های احزاب و شخصیت های ملی حضوری فعال داشت.

در سال ۱۳۷۳ جلد اول کتاب خاطرات او با نام «خاطرات در خاطرات» و در سال ۱۳۷۶ جلد دوم آن با نام «افسانه مصدق» به چاپ رسید. گفتنی است ادامه این خاطرات اجازه چاپ نیافت که امیدواریم به همت خانواده و دوستان به چاپ برسد.

به گمان نگارنده ویژگی های بارز شخصیتی شادروان زهتاب فرد را به صورت زیر می توان برشمرد:

۱-زهتاب فرد به همه جریانات سیاسی و نحله های سیاسی و عقیدتی ایران با دیده احترام می نگریست. با بسیاری از رجال و شخصیت های سیاسی و ادبی دوستی نزدیک و صمیمانه داشت، علارغم اختلافات سیاسی و سلیقه ای که با بسیاری از آنها داشت همواره در جلسات و نشست های آنان شرکت می کرد، همیشه مراتب برجسته و مثبت زندگی سیاسی آنان را ذخیره می کرد، انصاف را در مقابل آنها رعایت می کرد و همیشه در حال یادگیری بود.

۲- زهتاب فرد دیدی منصفانه و واقعی نسبت به رجال سیاسی گذشته داشت. او بدون تحت تاثیر قرار گرفتن از قضاوت سطحی و ناصحیح مردم عادی، مدعیان ملی گرایی و روشنفکری، رجال سیاسی استخوان دار در ایران از جمله سید ضیاء، قوام ، وثوق الدوله، فروغی، حکیم الملک، ساعد مراغه ای، تقی زاده و … را نقد و تحلیل می نمود. در جایی می گوید: «رجال سیاسی، رجال ملی، رجال متعهد، هرگز از اتهامات ناروا و مردم ساده دل و زودباور هراسی به دل راه نداده و در مواقع لزوم بنا بر مصالح واقعی ملی و چه بسا برخلاف نظر عمومی، اگر همکاری و نزدیکی با سیاستی را به نفع مملکت تشخیص بدهند، به استقبال تهمت و افترا می روند و از خدمت به مملکت کوتاهی نمی کنند. رجال خدمتگذار و رجال سیاسی، هرگز به خاطر کسب وجهه ملی و تایید مردم رهگذر و تاثیر اجتماعات میدانی، به دکانداری سیاسی نزدیک نمی شوند(۷)».

 

img_5019

امروز زهتاب فرد با تکیه بر اسناد و واقع بینی بسیاری ازنظرات او در این حیطه، مورد توجه قرار گرفته است. در واقع باید گفت زهتاب فرد راوی منصف تاریخ ایران بود.

۳-زهتاب فرد ویژگی های شخصی منحصر به فردی داشت. وی بدون چشم داشت، مطالب و مواردی را که به نفع و مصلحت ایران می دید از جمله کتاب، مقاله، اشخاص، انجمن ها و … را به دیگران معرفی و از آنها حمایت می نمود. تواضع و فروتنی بسیار، معلومات گسترده، خوش خلقی، مهربانی و صداقت، و مصاحبتی شیرین و دلنشین داشت. نگارنده که افتخار چندین سال دوستی و شاگردی ایشان را دارم همواره از پیش دستی این مرد بزرگ در تبریک زود هنگام تلفنی در سپیده دم اعیاد ملی و مذهبی شرمگین بودم.

۴-زهتاب فرد اگر چه هیچگاه عضو احزاب ملی و ناسیونالیستی نبود اما فعالیت و تقویت این احزاب را ضروری می دانست و با رهبران این احزاب رابطه دوستی نزدیکی داشت. مرحوم زهتاب فرد به پان ایرانیست ها علاقه فراوانی داشت و به صورت منظم در جلسات و مراسم های آنها شرکت می نموند. در گذشته صفحات روزنامه «اراده آذربایجان» را در اختیار آنها قرار می داد. به روانشاد دکتر عاملی تهرانی علاقه فراوانی داشت و ایشان را از پاک ترین مردان سیاسی تاریخ معاصر می دانست. چندین بار از ایشان شنیدم که محسن پزشکپور را یکی از شریف ترین و میهن پرست ترین رجال سیاسی ایران می دانست و حتی در هنگام بیماری و تا آخرین روزهای حیات «سرور پندار» به طور مرتب به دیدار ایشان می رفت. البته این علاقه و محبت یکطرفه نبود و ایشان هم از طرف سرور پزشکپور مورد احترام و تکریم ویژه ای قرار می گرفت.

مرحورم زهتاب فرد، حزب پان ایرانیست را در زمینه پرورش و آموزش جوانان، منحصر به فرد می دانست و جوانان همواره مورد عنایت و توجه ایشان بودند.

درآخر اینکه ، مرحوم زهتاب فرد جز به ایران نمی اندیشید و در این طریق صادق و استوار بود.

از طرف خود و دیگر اندامان حزبی درگذشت این مبارز میهن پرست و فرهیخته را به ملت بزرگ ایران، به ویژه میهن پرستان آذربایجان تسلیت می گویم.

سپاس و بزرگداشت رحیم زهتاب فرد، عرض ادب و ادای دینی است نسبت به این میهن پرست آذربایجانی و دیگر غیرتمندان و هزاران فرد گمنام دیگری که در روزگار تاریک و سیاه مملکت، سینه خود را سپر بلای ایران و آذربایجان نمودند.

روانش شاد و یادش گرامی

پاینده ایران

http://www.pan-iranist.info/%DB%8C%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2-%D9%85%DB%8C%D9%87%D9%86-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%AA-%D8%A2%D8%B0%D8%B1%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%8C-%D8%B1%D8%AD/

نظرات