خانه » تازه ها, مقالات » «کردها هر کجا که باشند ایرانی هستند»

«کردها هر کجا که باشند ایرانی هستند»

روشنک آسترکی                                                                     457403_n

بنا بر نظر غالب پژوهشگران و محققان، کرد‌ها که از قوم ماد هستند، همواره در طول تاریخ به عنوان قومی آریایی از فرهنگ،‌نژاد و زبان مشترکی با دیگر ایرانیان برخوردار بوده‌اند و زبان کردی به عنوان یکی از کهن‌ترین گویش‌های ایران باستان شناخته شده است. هویت قوم کرد هم همواره با ملیت ایرانی عجین شده است. این باور تنها شامل پژوهشگران ایرانی نبوده و بسیاری از محققان غیر ایرانی نیز در نوشتارهای خود بر این موضوع تاکید داشته اند.

«هنری فیلد» در کتاب «مردم‌شناسی ایران» می‌نویسد: «کرد‌ها از حیث زبان و خصوصیات جسمانی، ایرانی هستند و به عنوان شعبه‌ای از‌نژاد ایرانی از حیث زبان، اخلاق، عادت و شیوه معیشت با سایر ایرانیان دارای جهات اشتراک هستند».

«دانیلو» نویسنده غربی نیز در این باب نوشته است: «کردهای ترکیه هم از حیث زبان و خصوصیات جسمانی ایرانی هستند». «لرد کرزن» هم گفته که: «زبان کرد‌ها، لر‌ها و بختیاری‌ها شبیه زبان فارسی است و چندان تفاوتی با هم ندارند».

یکی از قدیمی‌ترین اخباری که درباره کرد‌ها در دست است، کتاب «Anabasis» یا سفرنامه جنگلی گزنفون (xenephon) سردار لشکر، جغرافی ‌دان و مورخ یونان باستان است که رویارویی کردهای ایرانی را در قالب سپاه اردشیر دوم هخامنشی (۴۰۱ ـ ۴۰۰ پیش از میلاد مسیح) با یونانیان باستان [در منطقه اربلا (اربیل امروزی) پایتخت کردستان عراق] شرح می‌دهد که منجر به شکست ارتش ده هزار نفرهٔ یونان شد.

«استرابون» جغرافیدان و مورخ یونان باستان در چند قرن پیش از میلاد درباره چگونگی تربیت و پرورش بدنی جوانان کرد می‌نویسد: «جوانان کرد را چنان تربیت می‌کنند که در سرما و گرما و بارندگی تاب و توان داشته، ‌ ورزیده باشند. این‌ها را کردک (kardak) گویند».

رشید یاسمی هم می‌نویسد: «در حصول پیشرفت‌های دولت ایران در زمان ماد‌ها در فتح نینوا و در زمان هخامنشیان در غلبه بر یونان و در دوران اشکانیان و ساسانیان در دفع رومیان و در بعد از اسلام در جلوگیری از مهاجمان و هزاران موقع سخت دیگر بعد از آن، افواج کردان را در صف مقدم سپاه ایران می‌بینیم که برای حفظ استقلال ایران می‌جنگند».

پیشنیه جدایی سرزمین‌های کردنشین از خاک ایران

نخستین جدایی کرد‌ها از سرزمین ایران بزرگ، پس از نبرد چالدران بین شاه اسماعیل صفوی و سلطان سلیم پادشاه عثمانی صورت گرفت که ارتش ایران طی نبردی غافلگیرانه با کمتر از سی هزار نفر در برابر ارتش ۱۲۰ هزار نفره عثمانی که به توپخانه و سلاح‌های آتشین مجهز بودند، شکست خورد و بخش‌‌های وسیعی از بیست امارت‌ نشین کرد (که دو سوم کل مناطق کردنشین ایران را تشکیل می‌دادند) به ویژه حاکم‌ نشین برلیس در قلمرو عثمانی قرار گرفت. البته بعد‌ها شاه ‌عباس کبیر و نادرشاه افشار توانستند بخش‌هایی از این سرزمین‌ها را به مام میهن بازگردانند، ولی بی‌کفایتی پادشاهان قاجار به ویژه فتحعلی ‌شاه و محمدشاه قاجار و دسایس استعمار انگلیس و روسیه سبب شد بخش ‌های وسیعی از کردستانات و بغداد از قلمرو ایران جدا شده و به عثمانی ملحق شوند. مناطق کردنشین عثمانی پس از شکست این کشور در جنگ جهانی اول بین سه کشور ترکیه، عراق و سوریه تقسیم شدند….

پیشینه مقاومت کرد‌ها در برابر اشغالگران بیگانه

کرد‌ها همچون دیگر ایرانیان از اعتقادات اصیلی همچون احترام به پاکیزگی آب، خاک و آتش برخوردار بوده‌اند که هم‌ اکنون نیز بسیاری از رسوم کهن ایرانی همچون جشن‌های نوروز و چهارشنبه ‌سوری را با شکوه منحصر به فرد در مناطق کردنشین پاس داشته می‌شود. کرد‌ها از دوران باستان به کیش یکتاپرستی زرتشتی اعتقاد داشته‌اند که بعد‌ها به دین اسلام تغییر یافته است. در پوست پاره ‌ای که چند سال پیش در سلیمانیه به دست آمده، سوگنامه‌ای به زبان کردی مربوط به چهارده قرن پیش به دست آمده که ترجمه بخشی از آن عبارت است از: «معبد‌ها ویران شد، آتش‌ها خاموش، بزرگ بزرگان خود را نهان کرد، زنان و دختران به اسیری رفتند، دلیران در خون غلتیدند…» کردهای سرزمین عثمانی همواره با ظلم بی‌حد ترک‌ها روبه‌رو بوده‌اند به گونه‌ای که با اعتراف صریح مورخان ترک، عثمانی‌ها بیش از چهار صد هزار نفر از کردهای تکلو را به قتل رساندند. بیش از ۵۰۰۰ هزار روستا را با خاک یکسان نمودند، شهرهای آباد کرد‌ها را به ویرانه تبدیل نمودند و رویارویی کرد‌ها علیه مظالم عثمانی از آغاز جدایی این سرزمین‌ها از ایران آغاز شد و نزدیک به ده جنگ بین آن‌ها به وقوع پیوست. خاطرات نوری پاشاف، ژنرال کرد عثمانی که برای رهایی کرد‌ها از یوغ ترک ‌ها قیام خود را در کوه‌های آرارات و شرق ترکیه آغاز کرد و قیام نافرجام او به پناهنده شدن او به سرزمین مادری، ایران انجامید، قابل تأمل است آنجا که گفته است: «سلحشوران کرد گویی شیران نبرد رستم و اسفندیار، با خون ایرانی خود جهت حفظ هویت نژادی و فرهنگی کهن آریایی خود در برابر دشمنان تا بن دندان مسلح عثمانی به مقاومت برخاستند…».

علاوه بر کردهای ترکیه، کردهای عراق هم جهت احقاق حقوق پایمال‌شده خود قیام‌های دامنه‌داری را تدارک دیدند که قیام شیخ محمود زنده یاد در سال‌های ۱۳۲۵ تا ۱۹۳۹ از مهم‌ترین آن‌ها بوده است. این نبرد با نیروهای انگلیسی و اعراب عراقی در ‌‌نهایت به شکست انجامید و شیخ محمود مفیدزاده هم به ایران پناهنده شد. نبردهای شیخ احمد بارزانی نیز از سال‌های ۱۹۳۳ و ۱۹۳۴ در کردستان عراق آغاز شد که بعد‌ها توسط برادرش ملامصطفی بارزانی ادامه یافت. در نبردهایی که بین کرد‌ها و ارتش عراق در طول سال‌های ۱۹۴۳، ۱۹۴۵، ۱۹۴۶ و ۱۹۴۷ درگرفت، ضربات سختی به رژیم عراق وارد آمد ولی اوج این درگیری‌ها در سال‌های ۱۹۵۶ تا ۱۹۷۱ بود که قیام کرد‌ها علیه حاکمان خونخوار بعث عراق، به اوج خود رسید. سرانجام این قیام نافرجام نیز با پناهنده شدن ملامصطفی بارزانی به ایران پایان یافت. جمله‌ای مشهور از ملامصطفی به یادگار مانده که هنوز در اذهان زنده است و آن این‌که «هرجا کرد است، آنجا ایران است».

فرجام سخن

تفاوت‌‌های آشکار فرهنگی نژادی کرد‌ها با ترک‌‌های عثمانی {ترکیهٔ امروزی} در طول سال‌ها موجب ممنوعیت کاربرد نام «کرد» و مجازات زندان برای مردمی بود که از این نام استفاده می‌کردند و این فشارهای فرهنگی تا آنجا گسترش یافته بود که کرد‌ها از بزرگداشت رسمی سنت آبا اجدادی ایرانی نوروز و چهارشنبه‌سوری تا این اواخر محروم بودند، ترک‌های عثمانی هیچ‌گاه کرد‌ها را با این نام باشکوه نمی‌خواندند بلکه به آن‌ها «ترک‌های کوهستانی»!! می‌گفتند و سخن گفتن به زبان زیبای کردی در ترکیه به صورت رسمی ممنوع بود، گو این‌که فشارهای بین‌المللی سبب شده که به تازگی بخشی از این سختگیری‌ها کاهش یابد، از سوی دیگر سختگیری بی‌حد سران پان عرب بعث عراق در طول دهه‌ها ظلم و جور بر کردهای عراق بر کسی پوشیده نیست که نقطه اوج آن کشتار پنج هزار زن و مرد و کودک و پیر در حلبچه به دست رژیم نژادپرست عراق و نیز ۱۸۰ هزار مفقودالاثر کرد در قیام دهه ۱۹۹۰ بوده است.

در پایان باید گفت کرد‌ها به عنوان نسل غیور و فرزند خلف کاوه آهنگر که ایرانیان را از ستم ضحاک ستمگر‌‌ رها ساخت و درفش ملی ایران زمین را به دست فریدون داد، هیچ‌گاه احساس بیگانگی با دیگر ایرانیان نداشته‌اند و اشتراکات کهن نژادی، آیینی، فرهنگی، زبانی و… و افتخاراتی همچون کتیبه بیستون و طاق بستان و غیره نمادهای مشترک کرد‌ها و دیگر ایرانیان به شمار می‌روند که این پیوند تاریخی را استوار‌تر ساخته‌اند. آنچه در حال حاضر باید به آن توجه شود، پرهیز اندیشمندان کرد از وسوسه‌های دشمنان ایران‌زمین است که از هر فرصتی برای ایجاد اختلاف‌های قومی در جهت تجزیه و کوچک‌تر کردن کشور ایران سود می‌جویند، بی‌تردید نگرش نوین به توسعه همه‌جانبه سرزمین کهن کردستان ایران و توجه و سرمایه‌گذاری شایسته بر روی منابع طبیعی و طبیعت زیبا و منحصر به فرد آن دیار و هم ‌زمان به کارگیری بیش از پیش نخبگان و سهیم کردن هرچه بیشتر شایستگان علمی فرهنگی کرد در بدنه دستگاه‌های اجرایی کشور، علاوه بر این‌که استفاده بهینه از تمامی ثروت‌های مادی و معنوی کشور عزیزمان ایران را در پی خواهد داشت، بهانه‌ها و دستاویزهای دشمنان قسم‌خورده ایران و ایرانی را برای تجزیه ایران نقش بر آب خواهد ساخت.

برگرفته شده از تاربرگ کرمانج

نظرات